۳ پاسخ

نمیدونم متوجه میشه یا نه ولی من لنارو وقتی ۳ ماهه بود سروز اینجوری تنها پیش پدرش گذاشتم و الان خییییلی ترس تنهایی داره.
دوروز بخاطر ختم مادر بزرگم ولی شب برمیگشتم.
یشبم تا صب پیش پدرش موند من نبودم.
الان حتی نمیتونم یه دسشتشویی راحت برم، یا باید باهودم ببرم یا درو باز بزارم ک منو ببینه.
گاهی نصف شبم ک برم یهو از خاب میپره باگریه دنبالم میگرده تو خونه.
نمیدونم بخاطر اونه یانه، شایدم برای اینه ک همیشه دوتایی تنهاییم همش پیش خودمه

نه عزیزم

عزیزم چه اذیتی بزار پیش باباش با هم دیگه وقت بگذرونن فقط شیرشو به موقع بده و باهاش بازی کنه اذیت نمیشه

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۳ ماهگی