وقتی میگم هانا وابستس ینی همین😐نوکشو میگیره ول نمیکنه ک جایی نرم. بخام غذا درست کنم رو اپن میشینه هر چند دقیقه میگه میمی. میدم دهنش میخوره دوباره میرم کارمو میکنم و هی تکرار. موقع صبحانه نهار شام ی لقمه میخوره بعد همراهش میمی😫نمیدونم چرا اینجوری شده. بیرونم ک آبرو برام نزاشته

شریفه جون تو این سن دیگ کم کم تدریجی کمش کن
همون ساعتایی ک میدونی وقت ممه خوردنشه
اون ساعتا خوراکی های خوشمزش بده
پارک ببرش ، مهمونی ببرش
ینی سرشو گرم کن

بیشتر تو این تایما با باباش باشه یا کسی دیگه ای .

دیگ باید از شیر بگیریش نمیرسی ها
اگ بتونی تک وعده ایش کنی خ خوب میشه ک تا دوسال راحت بگیریش

چقدر دختر منه

رب گوجه ای پنیری چیزی بزن نشونش بده بگو بقول خودش میمی مریضه . بده بخوره مزه یه چیز دیگه میده خودش ول میکنه

مامان هانا من تاپیک قبلو کامل خوندم
روز میتونم سرگرمش کنم بیشترین ترسم از شیر شبه🤒🤒خیلی وابسته س بدون سینه خوابش نمی‌بره شوهرمم گیر داده باید تا آخر ۲ سالگی شیر بدی حقشه🫠🫠😫یکی بگه آخه مرد تو چیکار داری ب این چیزا😫😂😂

به قول افغانی ها شیرین چوش شده عزیزم

وسیلہ بازیشہ🤦‍♀️😁😂😂😂

مال منکه دیگ سر شده هیچ حسی ندارم
هم وابسته است هم نوکشو میگیره مثل کش میکشه
جلو همه یهو پیراهنمو میزنه بالا میگه ممه 😶

وای سخته من اصلا وابسته نیست ب این شدت غذا بهش بدم تا شبم نمیاد سمتم برا همین دو دلم ک بگیرمش یا ن

اوف دختر من از این بدتر بود من گرفتمش از شیر ۲۰ ماهگی

وای ایکه بدتر از دختر منه😂

واااای دلم ریش شد
علی هم خیلی دوست داره نوک سینمو بگیره ولی من نمیزارم کل تنم مور مور میشه
سینه هم ۲۴ساعته دهنشه 😐 دیووونه شدم

وقتی میگه می بغلش کن ببرش جلو پنجره خوراکی بده آهنگ بزار بخون برقص شعر بخون