۱۰ پاسخ

ومنم مثل شما کاش خانمهایی که ازشیر گرفتن ماهم راهنمایی میکردن من نصف شب شیرخشک میدم ولی باید همش مک بزنه

دکتر بهم‌گفت مثلا اگه شبا ۹۰تا میدی ازاین ب بعد ۶۵ تا بده کم کم رفته رفته کمترش کن ک عادت کنه ودبگه شیرشب قط بشه اماچون پسرم ضعیف شد بخاطر سرماخوردگی نمیخوام قطع کنم فعلا خیلی لاغر شد باااینکه شبا صدباررررر بیدارمیشه هلاکم خییلیم‌گریه میکنه

راهش اینه بغلش کن پیش پیش کن باهاش حرف نزن تا خوابش ببره
یا تو تخت پیش پیشش کن

مگه اهمیت ندی چند شبی
من چند شب به بی قراریش اهمیت ندارم خیلی بهتر شده

پستونک بده

عزیزم من الان یک ماه ونیم شیر شب قطع کردم البته با نظر دکترش.
قبل خواب اول سینه خودم میدم ی ربع بعد شیر خشک میدم از ۱۱ معمولا تا ۵ صبح بیدار نمیشه.

بچه من شیر خشکی هست اخر شب بیشتر از روز بش شیر میدم مثلا اگه ۱۲۰ باشه روز ۱۵۰ میدم میخوابه چند بار ممکنه تا صبح نق بزنه اونم یا اب یکم بهش میدم یا پستونک میزارم دیگه میخوابه

سلام اینو یه پزشک به من گفت اگه دخترتون شبا همش میخواد شیر بخوره دوبار ریز خوری شده باید اول این درست بشه بعد کمک کم شیر شب گرفته بشه ور طول روز بین دوتا دوساعت نیم بهش شیر بدین نه زودتر نه دیرتر و هرچی روز بهتر شیر بخوره کالی که باید برا شب داشته باش جمع کرده و بهتر یکی یکی کم بشه مثلا سه بار شیر میخوره اول یکی حذف دوباره یکی و به جاش میشه آب داد و به هر یک کیلو وزن بچه ۳۰ سی سی آب میشه در طول شبانه روز و بیشتر بچه ها تشنه میشن که بیدار میشن من الان دخترم روزا میل نداره شبا میخواد سه روزی شروع کردم ببینم چه طوری پیش میره البته دارم جلو ریزه خواری میگیرم بعد

گلم از شش ماه شروع کن
برای شیرخشکیا به این صورته که مثلا اگه سه وعده میخوره دونه به دونه باید حذف شه مثلا اول دو شب باید سهم شیر اون ساعت رو کم کنی طی یک هفته یا بیشتر به جایی برسی که دیگه سهمش خیلی کم بشه و اگه بیدار شد با چیزای دیگه آرومش کنی مثلا پستونک یا بهش مقداری آب بدی
اگه شیر خودت رو میدی گمونم باید مدت زمان رو کم کنی

من داغونم داغون دخترم روزاشیرنمیخوره شبامیخوره برعکسه

سوال های مرتبط

مامان melisa مامان melisa ۷ ماهگی
این ک واقعا میگن خدا با بچه هاست راسته 🥺
امروز صبح از خواب بیدار شدم برای یک لحظه رفتم تا اشپز خونه شی درست کنم برای ملی همون لحظه بیدار شد
تختش کنار مادره تکون میخوره تخت یه مقدار فاصله میگیره از تخت خودمون قل میخوره بیاد تو تخت ما ک وسط گیر میکنه چطوری بگم انگاری نصفش پایینه نصفش بالا😭برای یه لحظه دل شوره گرفتم شیشه رو گذاشتم ک سر بزنم به ملی دیدم بچم اینطوریه😭😭خدایا اگ میفتاد سرامیک بود قطعا سرش ضربه میخورد😭
اگه میوفتاد بدبخت میشدم😭خدایااا
تا بهش رسیدم خخت خودش داشت فاصله میگرفت رو هوا گرفتمش همه اینا چند ثانیه بود ولی برای من یه عمر بود مردمو زنده شدم بغلش کردم اینقدر گریه کردم بوسش کردم ک نگو
خودشم از اون شرایط انگاری ترسیده بود وقتی ول میشه گریش گرفته بود بغلش کردم زده بوو زیر گریه😭این تخت قفل بود همیشه نمیدونم چطوری باز میشه فاصل میگیره دیگ بستمش گذاشتم کنار تا شب همسرم بیاد ببینیم چیکار کنیم یا اگ هم بزارمش دیگ نمیچسبونم به تخت خودم زیپشو میکشم بالا😭وای خدایا هنوز قلبم تند میزنه عذاب وجدان دارم ک چرا تنهاش گذاشتم وای اگ چیزیش میشد هیچوقت خودمو نمیبخشیدم
اینو گرفتم ک هر کی تخت کنار مادر داره تو رو خدا مراقب باشین بچه ها تو این سن شیطونن تکون میخورن خواهش مراقب باشین ک طوری نشه😭