مامانا یعنی امشب انقد اعصابم خورد شد.یکی از دوقلوهام اجازه نمیداد مولفیکسش عوض کنم.مهمونی بودیم.دیگه داشت میزد بیرون.دیگه به زور عوضش کردم انقد گریه کرد.دقیقا تا یک ساعت وحشتناک جیغ میزد گریه میکرد من و باباش رو میزد نعره میزد.کاری کرد نه من شام خوردم نه باباش.دیگه از دست این لجاجت هاش خسته شدم.همه میگفتن تقصیر خودتونه.لوسش کردین.واسه آیندش بده.
شما اینجور موقع ها چکار میکنین؟

ببین پسره منم مثلا یکی بهش میخنده این خیلی بدش میاد یا بیافته رو زمین یا هر چی ک عصبانیش کنه میادد منو میزنه 😐 پریروز خواهرشوهرم اینجا بود پسرم ی لحظه عصبی شد منو زد خواهرشوهرم عینه حرفایی ک الان گفتی و گفت لوسش کردین خرابش کردین مگه بچه مامانشو میزنه
من خودم هر وقت پسرم میزنه سعی کردم آروم باهاش حرف بزنم بغلش کنم دیدم واقعا بدتر شد ینی هرچی میشه منو میزنه انگار ک عادت کرده بعد تصمیم گرفتم طرز برخوردمو درست کنم 😂 دفعه بعد ک اومد منو بزنه ی اخم و ی جیغ وحشتناکی کردم ک حساب کار بیاد دسش الانم هروقت میخواد منو بزنه یادش میوفته میره عقب 😂 من بهت توصیه ندارم راستش چون بلاخره بچه ها متفاوتن ولی پسر من خیلی بد شده بود هرجا میرفتیم چیزی میشد منو میزد اطرافیانم ک میدونی تا ی چیزی بشه فقط میگن بد بزرگش کردی ولی الان بهترشده یکم

اصلا امادگی گرفتن پوشک نداره

پسر من نمیزاره عوضش کنم شانه و کمر برام نمونده تازه وقتیم عوض میکنم منو دندون میکنه موهامو میکشه به پهنای صورت اشک میریزع تازه من بدشانسم هردقت میریم مهمونی دیش ۲میکنه

وای چقد حرصن‌گرفت

من چند دور تو خونه باید بدو بدو کنم
دنبالش تا بتونم بگیرمش

عزیزم دوسالشه و این رفتار کاملا طبیعیه یه دنده و لجباز میشن صبوری به خرج بده و به حرف دیگران اهمیت نده

من کاملا جدی به پسرم میگم بیا دراز بکش عوض کنم ولی اصلا نمیرم دنبالش بیارم
اگه مهمونی جایی باشیم ببینم شیطون شده و حرف گوش نمیده ی چیزی که دوست داره تعریف میکنم براش یا میدم دستش حواسش پرت شه میبرمش

وای پسر منم اینجوره 😑😑
یعنی هر روز این داستانو داریم
شوهرم با کلی ترفند های جالب سرگرمش میکنه تا هواسش پرت شه که من مای بیبی پاش کنم متنفره از مای بیبی دستشویی رفتن هم فعلا خوب یاد نگرفته هنوز آمادگی شو نداره

بچه منم بد قلق شده

دیگه وقتشه از پوشک بگیریش دسشویی جذاب تره براش