۶ پاسخ

واقعا تو اوج خستگی بعضی از حرفای این مدلی چقد دل آدمو میشکونه کاش ی روزم شده جامون با مردا عوض میشد .منم ی بچه کوچیک ده ماهه دارم درکت میکنم خسته نباشی

تقصیر خودمونه که تو شب بیدارشون نمیکنیم
وقتی کارای بچه رو بسپاریم بهشون متوجه خستگیمون میشن

عرزیزم اکثر مردها همینجورند منم هر وقت بچه هام تب داشتند تا صبح خواب نداشتم تازه باید مراقب باشم یوقت بچه ها صدا مدن که باباشون بیدار بشه چون نیگه من صبح میخام برم سر کار اکر صدا بدن میگه ببرشون تو سالن ارومشون کن

فاطمه جان خسته نباشید عزیزم...اشکال ندارع این روزها هم میگذره آدم واقعا انتظار نداره که نزدیکانش این حرف روبزنن مخصوصا شوهرت بخدا که یه ساعت هم نمیتونن از پس کارهای بچه بر بیان فقط الکی میگن کاری نداره..منم دیشب تا صبح آنیا بالا پام‌بود دل درد بود بخدا همش ۳ساعت خابیدم شوهرم پاشد نکاه کرد بازخابید میگه وقتی نمیتونم آرومش کنم چکارکنم...ولی باز بجاش کارهای دیگه کمک می‌کنه خداروشکر

سلام فاطمه جون خدا قوت.دلم برات تنگ شده.میفهمم چی میگی واقعا شرایط ماها الان سخته با دوتا بچه اگرم کسی نباشه درکمون کنه که دیگه بدتر

اکثر مادرا این روزهارو داشتن قوی باش عزیزم
شوهرتم بیخیال شو انگار نیست و خودتو ناراحت نکن
با بچه هات خوش بگذرون

سوال های مرتبط

مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۴ سالگی
سلام شبتون خوش خوبین میگم تنبلی تخمدان دارم یعنی اصلا پریود نمیشم یا با دارو یا آمپول که سختمه دنبالش هم نمیرم چون همسرم بخاطر هزینه اش منظورم ویزیت دکتر دارو سونو گرافی آزمایش اونم با این همه گرونی غر میزنه کسی رو هم ندارم بچه هام رو نگه داره من دوتا بچه هامو طبیعی باردار شدم بعد چندروز پیش من فرش هام رو دادم قالیشویی گفتم کیان جانم تازه یاد گرفته چهار دست پا میره تمیز باشه دستشو میزاره دهنش به همسرم گفتم با حسین جانم برین بیرون خرید بعد یکی دوساعت بیاین چون حسین جانم دوست داره توی همه کارا کمک کنه همسرم هم زود عصبانی میشه دعواش میکنه کیان جانم هم گریه میکرد چون سرو صدا بود نمیتونست بخوابه پشتم کردم با چادر بستم تمام کارا رو خودم انجام دادم وسایل سنگین برداشتم از موقعی که کیان جانم رو زایمان کردم بعد شش ماه پریود شدم شب یلدا تا ۷ روز الان دو هفته گذشته دوباره امروز پریود شدم ممکنه بخاطر وسایل سنگین که بلند کردم باشه یا چیز خطرناک دیگه ای هست ممنون ببخشید سوالم طولانی شد