۱۰ پاسخ

منم همینممممم 😂 دو روز پیش هر کاری کردمممم تکون نخورد بعد چند ساعت با گریه به شوهرم زنگ زدم ک بیاااا بریم بیمارستان نفس تکون نمیخوره اماده نشسته بودم ک رسید بریم همین ک شوهرم زنگ در و زد شروع کرد تکون خوردن 😐😐😐😐😐😂

اینجور وقتا قبل بیمارستان رفتن و استرس گرفتن، برین حموم و یه دوش بگیرین و آب روی شکمتون بریزین. ببینین چطور بعدش به جنب و جوش میوفته

خداروشکر من هم حاضر شدم شروع کرد بندری رفتن
هیچی دیگه لباسامو در اوردم دارم به تکوناش نگاه میکنم

امشب منو هم خیلی بچم اذیت کرد. شکمم سفت شده انگار اومده بالا خودشو یه جا جمع کرده. اول شب رفتم درمانگاه صدای ضربانش هم خوب بود. خدایی چقدر به ما استرس میدن. همش هر یک ساعت بیدار شدم

وای چرا بچه ها اینجورن. میری بیمارستان ابروتو میبرن. من رفته بودم بیمارستان گفت تکون میخوره گفتم نه همون موقع تکون خوبی خورد زنه مگه اینکه داره تکون مخوره مگم به خدا تا قبلش اصن تکون نمخورد😂😂😂

واقعا منم اینجوریم متاسفانه 😔

ازمنم امروز کلاتکون نخورد حالا شکممو بسته ب لگد نصف شبی😂

منم سر دخترم کارم همین بود یا بیمارستان بودم یا سونو بیوفیزیکال چون تکون نمیخورد الان سه سالشه از دیوار راست بالا می‌ره 😄

اصلا کارشون همینه 😂

😁😁😁

سوال های مرتبط