۵ پاسخ

من ۴ ماه اولو همششش اونجور بودم گریه میکردم.بعدش یه ذره بهتر شدم

اره چون من واقعا تنها بودم و هستم ما خانواده ی پر جمعیتی هستیم و خیلی رفت و امد داریم منتها بیشتر مهمون میاد برامون همیشه این مدت بارداری من مامانم درگیر من بوده نتونسته میزبان باشه و کم‌اومدن خونشون همیشه همه برای حاضری خوردن آمادن شاید باور نکنی ولی الان هشت ماهه دقیقا یه جا هم نرفتم مهمونی و فامیلارو‌خوب شناختیم
حتی با مادر و‌خپاهرشوهرم قطع رابطه کردیم
از خونه فقط برای دکتر و ازمایش و خرید وسایلاش رفتم بیرون
شدیدا احساس افسردگی هم بهم دست میده
الانم‌که درد و فشار خون بالا
استرس زیادی دارم برای زایمان زودرس😭

کلا یه تایمی از بارداری حس میکنی هیچکسو نداری و خیلی تنهایی اینو از خیلیا شنیدم خودمم اینجوری شده بودم

اره همش دلم میگیره 😥

هورمونا بالا پایین میشن. من بعضی وقتا خوبم بعضی وقتا دوست دارم گریه کنم. بعضی وقتا احساس میکنم چقد بدبختم. هر بار یجوریم دست خودم نیست

سوال های مرتبط