اخه این چه زندگیه 😔از صبح تا شب خونه هستم به شوهرم میگم ببر بیرون میگه سرده هوا الودع هست مریض میشین خونه مامانم هم دو هفته ای یه بار میریم🥲مادرشوهرم اینا هم پایین هستن اخع اونجا هم نمیشه زود زود رفت هفتع ای یه بار میرم بقیشم خونه هستم اوتقدر خونه موندم افسردع شدم تند تند اعصابم به هم میخوره یکی یه چیزی میگه بهم زود گریع میکنم😞




بارداری زایمان انومالی سنوگرافی سزارین

من خونه مامانم هستم

بخداخیلی سخته توخونه آدم افسرده میشه.دیگ بایدیه تنوع باشه دیگ..ماشین هم ک نداریم بریم کلمونو یه هوایی بدیم..فقط بایدبمونم آخرهفته بشه پنجشنبه جمعه بیام خونه مامانم ایناهمین دلخوشیمه🤦‍♀️

منم همینم عزیزم بعتر ازونه ک برم بیام بچم مریض بشه باز بدتر ..تازه من یکماه چهل روز میگذره میرم خونه مامانم

جنبه مثبت حرف شوهرتو توجه کن
واقعا حرفاش حقه
سخت نگیر برات سخت میگذره اروم باش
الان تقریبا همه شرایطا یکی
یکم تحمل کنیم هوا خوب میشه
منم تنهام
ولی میبینم راحت میگیرم بهتر میگذره
اهنگ بذار
کیک بپذ بازی کن

من الان ۵ماه تو خونه هستم در نشدم

چرا منتظر شوهرتی ، خودت رانندگی یاد بگیر بچه رو بذار تو صندلی ماشین برو تو شهر دور بزن

من خودم نمیخام برم بیرون
حوصلم سر میره ولی بهتره تا بچم سرمابخوره

درسته سرده ولی توماشین هم دوربزنین خوبه ماگاهی بعدازظهرامیریم دیشبم همینطوری توماشین کمی دورزدیم ورفتیم داروخونه داروگرفتیم وباقالی خریدیم،چاره نیست بایدصبرکنیم،یکم دیگه بهاره هواخوب میشه راه میرن دستشونومیگیریم میبریم بیرون،پارک،توکوچه🙂

نمیدونم چی بگم...وضعیت ماها اینجوریه خیلیا هستن بچه رو میزارن اینور اونور میرن پی خودشون بخدا.میای اعتراضم بکنی ک دعوا میشه اخرش بدتر اعصاب خوردی

برا منم بالا هستن هرروز میگه برو هی میگم من خانواده خودمو میخوام میگه باز شرو کردی🥲همیشه اشکم درمیاد زود:)))