دخترم منم چند هفته نشستم تو حیاط مهد تا یروز مربیشون گف امروز اگه خودت بمونیو اجازه بدی مامان بره خونه ی جایزه خوب بهت میدم ک قبول کرد جایزه رم دوتا خودم خرید یکی دادم ب مربیش تا بده ب دخترم یکیم خودم دادم بهش البته قبلش تو قصه و بازی درمورد مهد موندنو بزرگ شدنو اومدن مامانا دنبالشون بازی میکردیم اوکی شد دیگه الان خودش میمونه کاملا
سلام عزیزم آرتین هم همینجوری بود من چن ماه پشت در مهد نشستم با جایزه های کوچک مث مداد و تراشهای خوشگل، تا تونست کم کم عادت کنه منم اوایل خیلی ناراحت میشدم ک دارم اذیتش میکنم عقده ای میشه دلش میگیره هزارتا فکروخیال ولی خودمو قانع میکردم و میبردمش ، توهم تا میتونی باهاش حرف بزن جایزه بگیر تا علاقه نشون بده
احتمالا بهت حیلی وابستگی داره یا از چیزی میترسه. با یه مشاور مشورت کن
سلام عزیزم پسر منم همین جور هرکاری که فکر کنی من کردم نموند یه چند باز گذاشتمش رفتم الان پسرم به مشکل خورده همش استرس داره میترسه الان یه چند جلسه دارم میبرمش مشاوره که باهش کار کنن تا سال دیگه که اجباری بمونه
کتاب قصه مخصوص ترس جدایی براش بگیرید بخونید تاثیر گزار هست
زیاد باهاش قائم موشک بازی کن
سلام عزیزم پسر منم همین بود حتی پیش یک فرستادم یک روز رفت هرکاری کردم نشد گفتند سخت نگیر بزار سال دیگه بره سال بعدم فرستادمش تا یکی دوماه میرفتم بیرون محوطه مهد میشستم تا خیالش راحت بشه نگران نباش درست میشه پسرا بیشتر مامانین 😊
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.