۷ پاسخ

من افسردگی زایمان گرفتم روزای اول بزور شیر میدادم حالم خیلی بد بود الان شیر خشکی شده ولی من راضیم چون خیلی راحت تره غصه ندارم شیرمم کم بود نه خودم اذیت کردم نه بچمو

خب سعی کن رودرواسی رو بذاری کنار، هرکی گفت بده من بدم شیر رو، بگو نه خودم میدم. دو سه بار جرات کنی بگی دیگه نمی‌گن. بعدش تیکه اینا هم انداختن اصلا واکنش نشون نده و نگاه شون نکن ولی کار خودت رو بکن. اگه زبون داری هم که جواب بده. بعدش مدام بغلت بگیر. یا توی بغلت بخوابونش. بعدا بزرگ تر شد وقتی مدام بغل کنی باهاش حرف بزنی و محبت کنی همون وابستگی پیش میاد.
وابستگی و عشق مادر و فرزندی فقط به شیر خوردن نیست. این رو یه سری آدم هی الکی میگن. هزاران چیز دیگه هم توش دخیله.
مال من هم گاهی دو سه ساعت میخوره. آخرش جدا می‌کنی گریه و جیغ و اینا. معلومه گرسنه است. دو سه سری شیر خشک میدم تا سیر بشه و بخوابه.
ولی همون الکی که بقیه هی میگن شیرت کمه شیرت فلانه یا اشتباه شیر میدی رو به غلط و نداشتن هم باشه باز میدم بهش. تو هم ببین به هر روشی که خورد حتی یه ذره، بهش بده.

حال الانتو میفهمم
پسر منم نگرفت ولی بعد ی مدت دیدم خیلی بهتره
اگ اول با مدیریت شیشه بدی بهتره
والا منم شیشه داذم بچم وابسسسته منم از صبح تا شب چسبیده از زندگیم عقبم

خواب خوابالودی بزار دهنش و چیزایی بخور که طعم شیرتو بهتر کنه براش

وااا درد سینه نکشیدی ک ببینی چطور ب مغزو استخونت میرسه پسر من بیشتر شیر خشک میخوره ولی وقتی شیر منو. میخواد گریم میگیره تازه شیر خشک رو. هم تو بغلم میخوره و بهم میخنده

رفتی مشاور شیردهی؟

دختر منم نگرفت ولی من خوشحالم 😁😁چون دردسر داره فلان چیز و نخور نفخ داره گوشش درد می‌کنه و هزار تا مکافات و مهم تر اینکه شل میشه سینه ها

سوال های مرتبط