انقد از حاملگی و زایمان متنفرم و بدم اومده یکی رو میبینم حامله یا زایمان کرده تازه انگار خودم زایمان کردم باز 😑
نمیدونم اگه ی روز باز بفهمم حامله باید چیکار کنم انقد ک تنفر پیدا کردم نسبت ب این قضیه فکرشم دیونم میکنه .
همیشه خیلی سعی میکنم محتات باشم ک دیگه حامله نشم😑😒😐😕

حالا من بارداری و زایمانم خوب بود اما بچه ام به شددددت بچه ی سخت و بدقلق ایه
ولی باز بااین وجود ۲تا دیگه میخوام
اصلل دوست ندارم تک فرزند باشه وتنها

منم خیلی دوران سختی داشتم ولی خب عاشق بچم چون خودم یکی یدونم تجربه خوبی ندارم ازش دوس دارم حداقل سه تا بچه داشته باشم🥲

و منه رسوااااایی ک دلم‌میخاد یه نی نی دیگه بیارم

من بارداری افتضاحی داشتم همشم گریه میکردم
اما حقیقتا دلم میخواد ی بار دیگه تجربه ش کنم

منم دقیقااااا مثه تو میشنوم کسی حامله اس غم میگیره منو

الانکه دخترم گوشس التهاب داره و مریض شده اصلا و ابدا نمیتونم به بچه دوم فک کنم اینکه یک هفته‌ست نهایت شبانه روز سه ساعت خوابیدم تو فک کن مثلا بچه دوم باشه رسیدگی و غذاو بازی اون یکطرف مریضی بچه دوم یکطرف 😢هرگز مگر اینکه این دورانو یادم بره

منم دقیقاهمن حسو دارم و تک فرزمدی انتخابمه به هیچ وجه حاضر نیستم دوباره این مسیر تکراری پر زحمت و پر استرس رو برم

آفرین پس حسابی مراقب باش

منم دقیقا همینطورم وحشت دارم از این‌ موضوع

حتی فکرشم اذیتم می‌کنه بارداری اولم همش استرس گریه زایمانم هم وحشتناک بخاطر ای یو جی ار بودن بچه ام هشت ماهه کیسه ابم پاره کردن نزدیک 18بار معاینه ام کردن با سوزن فشار درد زایمان مینداختن تو بدنم بدترین درد بود

منم همینم بخدا واقعا خیلیییی سخته
بارداری ک هیچی غول مرحله آخر بچه داریه وااااای خیلی سخته

سلام عزیزم نبودی ی مدت