۴ پاسخ

دختر من از همون ی سالگی مسواک دادم دستش ..بعد چند روز دیگع نخاست بازی کنه از اون ب بعد باهم مسواک میزنیم تموم که شد من ی دور میزنم براش دیگه عادت شده این کار مقاومت نمیکنه

چون همش باهاش بازی می‌کنی توقع ش از تو بالا رفته بازی نکن باهاش وگرنه دوران مدرسه هم واس درس خوندن باید پیشش باشی از الان کنترل کن بد عادتش نکن ..واس مسواکم عب ندارع خمیر نزن روزا بده بزنه شب که میشه خودت براش بزن

بزار هر جور میخواد بزنه
اون الان احساس بزرگی داره
وقتی خودش کاریو میتونه انجام بده دخالت نکن
خودت هم همراه باهاش بزن تا یاد بگیره چجوری بزنه
پسر منم اصلا نمیزاره من براش بزنم
خودم جلوش میزنم میگم اینجوری بزن اونم تکرا میکنه
چون اگه سر مسواک زدن هر بار بخوای غر بزنی و تشر بزنی ذوقش کور میشه

یه برنامه کودک دختر من دید از اون به بعد مسواک میزنه اوگی اوگی بود خیلی دوسشون داره همیشه به یاد اونا مسواک میزنه بعد عزیزم غصه نخور شما هر شب بزن بچه ها از مادر پدر الگو برداری میکنن شما و همسرت باهم مسواک بزنید بگید بخندید بچه تشویق میشه

سوال های مرتبط

مامان پریناز مامان پریناز ۳ سالگی
خوب خوب سلام خشگلا من اومدم روزمرگی امروز پریناز بنویسم
خب دیشب بعد از جشن پایکوبی پریناز خانم بالاخره رفت رو تختش ساعت۱۲خوابید صبح ساعت۸بیدارش کردم باباش بردش مهد منم ناهار گذاشتم کارامو کردم حاضر شدم ساعت۱۲/۳۰رفتم دنبالش فک میکنید خسته کسل اومد خونه خوابید نه نخیر اشتباه نکنید پریناز خستگی ناپذیر پریناز خواب شکست میده همیشه پیاده در راه یرگشت به خونه رفتیم پارک نزدیک مهد اونجا هم یک ساعتی بازی کرد تا ۱/۳۰ بازم خسته نشد نه بازهم خسته نشد بیاد خونه ناهار بخوره بخوابه خلاصه اومدیم خونه پریناز همچنان سرحال بدو بدو رفت خونه مادرشوهرم بعد با پدرشوهرم رفت تو حیاط به بازی کردن بعدش اومد داخل خونه اونجا هم یک شیطنت ریز کرد خلاصه باکلی مکافات به خونه رسیدیم فک میکتید الان پریناز حتما خسته شده خوابیده باید بازم بگم نه نخیر اشتباه نکنید پریناز ناهار خورده داره کارتون نگاه میکنه تا ۱۲شب که بره بخوابه همین طور اذیت میکنه شیطنت من انرژیم جونم جسمم تموم شد ولی همچنان پریناز نه 😭😭😭😭😭😭🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😭😭😭😭😭🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
مامان الینا جون مامان الینا جون ۳ سالگی
سلام بچه های شما چقدر کارای خودشونو میکنن دختر من هیچی غذاشو من میدم لباساشو من تنش میکنم مثلا میخواد بره دسشویی میگه بیا میگم برو شلوارتو درآر جیشتو بکن من میام میشورمت میگه نه تو بیا شلوارمو درآر پیشم وایسا بعد میگم حداقل شلوارتو خودت بپوش میگه خودت تنم کن اگر یک ساعتم اهمیت ندم بگم خودت بپوش نمیخوره لخت تو خونه میچرخه یا میریم بیرون عجله دارم لباسشو تنش میکنم میگم شلوارتو بپوش من برم حاضر بشم گریه که خودت تنم کن تنش میکنم میگم حداقل جوراباتو بپوش میگه خودت میگم حداقل کاپشنتو بپوش کلاهتو سر کن هیچی از اتاق کوفتیشم می‌ترسه یه همسایه ی از خدا بی‌خبر داشتیم تو خونشون سگ داشتن صداش تو خونه ما میومد این می‌ترسه پاشو تو اتاقش نمیذاره میگه سگ داره اسباب بازی میخواد بازی کنه میگه تو برام بیار میگم برو تو اتاق بازی کن قبول نمیکنه میاره وسط سالن بعدشم که بازیش تموم میشه میگم جمع کن ابدا من میخوام یکی دیگه بیارم ولی وقتی صفر تا صد کارای این با منه شوهرمم وسواس داره چجوری هم دوتا بچه رو بگردونم هم خونه باید برق بزنه اعصابم خورد میشه بهش فکر میکنم