سلام مامانا خوبین؟ اومدم تجربم در مورد واکسن ۱۸ ماهگی رو باهاتون به اشتراک بذارم
اول اینکه این واکسن یه واکسن ۳ گانه هستش یکی به صورت خوراکی دوتای دیگه به دستو پا تزریق میشن در مورد پسر من که اینطور بود چون شنیدم میگن اگه بچه لاغر باشه بجای دست به پا میزنن دوم اینکه حدسم اینه که اگه بچه هاتون واکسن ۶ ماهگی واسشون سخت بود احتمال اینکه این واکسن واسشون راحت باشه خیلی زیاده برخلاف گفته خیلیا این واکسن برای پسرم خیلی راحت بود در حدی که روز اول تبش با استا کنترل شد روز دوم و سومم تب نداشت فقط تنها مشکلمون درد پاش و لنگ زدنش بود که اونم شکر خدا حل شد سوم اینکه پاش روز سوم یه کوچولو قرمز شد روز چهارم خودش رفت این تموم چیزی بود که میدونستم گفتم تا استرس واکسنو نداشته باشین چون خودم یه ماه قبلش استرس داشتم اینجا میدیدم که میگفتن خیلی سخته ولی راحت بود البته یادتون باشه بچه با بچه فرق داره امیدوارم واستون مفید بوده باشه و همه بچه ها سالم و سر حال باشن ❤️🙏🏻

۲ پاسخ

ممنون ازینکه تجربه تو ب اشتراک گذاشتی دقیقا من یه ماه استرس واکسن 18ماهگی دخترم رو دارم همش تو فکرم ک چطور دوتارو تحمل کنه از گریه قش نکنه وفلان...شبا واقعا استرس دارم. دوشنبه هم زمان واکسنش هست

برای 12 ماه بگین اونهایی ک زدن 26 پسرم میشه 12ماه استراس دارم

سوال های مرتبط

مامان مهراد❤️ مامان مهراد❤️ ۱ سالگی
سلام به مامان های خوشگل
ظهرتون بخیر🌞

خداروشکر ماهم از مرحله ی واکسن ۱۸ ماهگی با موفقیت عبور کردیم 😄

❌ واکسن ۱۸ ماهگی که شامل واکسن های : سه گانه یا ثلاث ، واکسن (MMR), واکسن فلج اطفال هست که همه اینا توی دوز های قبلی به کوچولوهامون تزریق شده چیزی جدیدی نیست .
واکسن ۱۸ ماهگی رو یا به دوتا پاها میزنند یا یه پا یه دست: برای پسر منو به دوتاپاهاش زدند .
❌ پای راست نیاز به هیچی نداره اما پای چپ روز اول کمپرس سرد روز دوم کمپرس گرم .

برای کنترل تب هم روز اول هر ۴ ساعت قطره استامینوفن روز دوم هر ۶ ساعت .
🍃 من چون پسرم درد داشت علاوه بر قطره استامینوفن دو روز هر ۶ ساعت از شیاف هم استفاده کردم .

❌ یه نکته دیگه راه رفتن کوچولوهاتون به نظر من روز اول اصلا بهشون فشار نیارید که حتما راه برند ، من پسرم روز اول اینقدر درد داشت اصلا از جاش تکون نمی خورد ولی روز دوم خودش پا شد راه رفت ، سخت نگیرید خیلی 😃.

🍃 در کل استرس نداشته باشید فقط تبشو کنترل کنید راحت تر از اونی که فکرشو بکنید چون من خودم به شدت استرس داشتم 🤦🏻‍♀️

اینم تجربیتات بنده ، شماهم اگه تجربه ای دارید زیر تاپیک بذارید مامانا استفاده کنند.🥰
مامان نلین مامان نلین ۱ سالگی
اومدم بعد سه روز از تجربه واکسن ۱۸ ماهگی بگم
همونجور که بیشتر مامانهای گهواره گفته بودند اونحور که فکر میکردم ترسناک نبود و حداقل از واکسن شش ماهگی نلین سبک تر بودش البته بچه با بچه فرق می کنه همونجور که یکسری مامانها گفته بودند خیلی سخت نیست یکسری هم براشون خیلی سخت گذشت نلین بعد از واکسن تقریبا دو ساعت بازی کرد و راه رفت هر چهار ساعت استا میدادم که شانسم واکسنش همزمان شد با در آوردن دندون کرسیش که نصفش زد بیرون به خاطر همین هم غذا میدادم هم استا خیلی ببخشید بالا می آورد و به خاطر همین غروب تا سه شب همون روز تب تا تقریبا ۳۸ می‌کرد که پاشویه میکردم می اومد پایین خدا رو شکر من دکتر دخترم گفته بود تب واکسن با همون استا و پاشویه اوکی میشه و شیاف اینها نیازی نیست و دقیقا حداقل برای دختر من همینطور بودش چون دکترش خیلی موافق داروهای با دوز بالا نیست و میگه لول همین‌ها رو استفاده کنید و در آخر ( مامانها من تجربه ی خودمو دارم میگم لطفا جبهه نگیرید در مورد حرف دکتر) در مورد اینکه درد پا داشت یا نه خدا رو شکر نداشت براش هر چند ساعت کمپرس سرد و پماد ویکس زدم شاید به خاطر همون بودش
در آخر دختر من برای واکسن اذیت نشد خدارو شکر بیشتر به خاطر دندونش اذیته که همچنان ادامه داره چون هنوز نصف دندون کرسیش زده بیرون
مامان مهرسام مامان مهرسام ۱ سالگی
واکسن ۱۸ ماهگی مهرسام
اول صبح زنگ زدم ببینم واکسن دارن یا نه و فقط دو شنبه و چهار شنبه ها میزن که من چهار شنبه رفتم ،به گفته یکی از مادرا نیم ساعت قبل استا دادم و یه قطره خوراکی بود و یکی از دست و یکی از پا زدن و بعد واکسن بردمش تو حیاط درمانگاه یکم راه رفت این عکسم از همونجا قدم زدنش هست،بعد که آمدیم خونه هم عالیه بود ولی کم کم درد پا شروع شد روز اول باید سرد بزاری و رمز دوم گرم،که مهرسام نمیزاشت بزارم میترسید،بعد یکم تب کرد استا دادم و غذا دادم و خوابوندمش و بعد ساعت ۴ اینا پاشو می‌کشید و واسه اولین بار بچم میگفت درد درد و پاشو می‌گرفت دیدم حالش بده گفتم برم خونه مامانم برادرزاده بیاد بازی کنن یادش بره ولی بیشتر شد و ساعت هشت و نیم بود فکر کنم دیدم چشماش داغه و شکمش هم گرمه و استا داده بودم تاثیر نداشت یه شیاف زدم که تا آمدیم خونه هم گریه میکرد و بعد یکم سرگرمی کردیم و بازی کردیم تا یادش رفت سریع خوابوندمش و هر ۴ ساعت هم بهش استا دادم و صبح هم همینجوری بود و دقیقا همون ساعت که واکسن زدم خوب شد و دیگه راحت بلند شد و درد از بین رفت خداروشکر. و یک شکر گزاریم کنم خدایا شکر به خاطر همه چیز
مامان 🌺فاطمه خانم🌺 مامان 🌺فاطمه خانم🌺 ۱ سالگی
⛔️تجربه ی منو دخترم از واکسن ۱۸ ماهگی⛔️
.


سلام مامانای گل اومدم امشب بعد از ۵ روز تجربمون از واکسن ۱۸ ماهگی رو براتون بگم
موقع تزریق واکسن چون بچه ها بزرگ شدنو هوشیار شدن باهاشون صحبت کنید و بهشون بگید واکسن برامون چقدر مفیده بهشون دلگرمی بدید و قوربون صدقشون برید تا مرحله ی تزریق واکسن خیلی بهتر و با بی قراری کمتر انجام بشه
بعد از واکسن بهشون استامینوفن بدید و چون واکسن سگانه توی پاشون تزریق شده پاشون به مرور خیلی درد میگیره و و ماهیچه انقباض میکنه برای این که این مسئله هم حل کنیم بعد واکسن وادارشون کنید به راه رفتن مثلا من اهنگ شاد گذاشتمو باهم رقصیدیم بدو بدو بازی کردیم و بعد از چرت عصر هم که بیدار شد و پاش یکم درد گرفته بود سعی کردم با شوخی و بازی حواسشو پرت کنم و بازم راهش ببرم اینطوری شد که پای گل دختر ما دردش اونقدر نشد که نتونه راه بره
اما براتون بگم از تب بد بدن و لجبازی که این واکسن داشت از بعد از ظهر روزی که واکسن زدیم تا دو روز بعد گل دختر ما تب داشت تب مقاومی که با استامینوفن و... قطع نمیشد فقط کنترل میشد
تب حالت سینوسی داشت ۵ دقیقه تا ۳۸.۵ میرفت ۵دقیقه بعد ۳۷.۸ بود... به همین خاطر گل من تب و لرز هم میکرد که خیلی دردناک بود
صبح روز سوم تب قطع شد اما براتون بگم از بی قراری و بی حوصلگی بعدش خیلی روز سختی بود با کووووچکترین اتفاق ۵ دقیقه گریه شاهد بودیم و بی اشتهایی فوق العاده اش که هنوز هم سایه اش رو سرمونه و داریم میبینیم یک روز تمام هیچ چیزی جز شیر اونم ۲.۳ وعده دخترم نخورد
و شب از گرسنگی خوابش نمیبرد اما باز هم نسبت به غذا مقاومت و بیقراری نشون میداد
مامان مغزِ گردو 👧🏻 مامان مغزِ گردو 👧🏻 ۱ سالگی
شبتون بخیر مامانا نصف شب البته
البته که استادین اما میخواستم در مورد واکسن ۱۸ ماهگی بگم که استرس داشتم و هیچی نبود واقعا
خیلی وقت گذشته و الان اومدم بگم وقت نمیشه🥲
اول اینکه خوراکی و یه دونه تو دست و یه پا هست
دست درد نداره واقعا
پا چرا درد داره
دیانا اینجا تو عکس که داره میخنده روز اول واکسنشه😅
روز اول تب بر هر چهار ساعت دادم تا عصر اوکی بود خودش راه میرفت جون داشت بی حال نبود اوکی بود
از غروب پا درد گرفت و تب خفیف داشت
اینکه میگن راه بره یا نره خیلی فرقی نداره ولی خب وقتی درد میگیره پاشون از راه رفتن میترسن اجازه بدین بدون استرس بگذرونن
و کارایی که خوشحالشونم میکنه حتی اهنگای انیمیشن ها رو براشون بزارید شکلات و خوراکی که دوست دارن هم بخورن خوشحال تر بشن کلا بنظرم من دیانارو سرگرم کردم سخت نگرفتم خیلی بهتر بود عصر روز اول هم که از راه رفتن بخاطر پا درد میترسید صندلیشو جابه جا میکردم بغلش میکردم میبردمش جایی که میخواست
شب اول هم تا صبح حقیقتا بیدار موندم تبشو کنترل کردم
و فرداش (روز دوم)هم بجز عطسه دیگه کلا عادی شده بود و هر ۶ ساعت استامینوفن دادم و کمپرس گرم گذاشتم هم رو بازو هم رو پا و کلا اوکی شد
گفتن ممکنه دونه بزنه بعد دو هفته تا الان که نزده انشالله هم که نزنه دیگه
یه واکسن مثه باقی واکسن ها فقط قندعسلامون بزرگترو آگاه تر میشن بنظرم و واکنششون بیشتره از نظر جسمی(تجربه شخصی)
همین شب بخیر🌧️❤️