⛔️تجربه ی منو دخترم از واکسن ۱۸ ماهگی⛔️
.


سلام مامانای گل اومدم امشب بعد از ۵ روز تجربمون از واکسن ۱۸ ماهگی رو براتون بگم
موقع تزریق واکسن چون بچه ها بزرگ شدنو هوشیار شدن باهاشون صحبت کنید و بهشون بگید واکسن برامون چقدر مفیده بهشون دلگرمی بدید و قوربون صدقشون برید تا مرحله ی تزریق واکسن خیلی بهتر و با بی قراری کمتر انجام بشه
بعد از واکسن بهشون استامینوفن بدید و چون واکسن سگانه توی پاشون تزریق شده پاشون به مرور خیلی درد میگیره و و ماهیچه انقباض میکنه برای این که این مسئله هم حل کنیم بعد واکسن وادارشون کنید به راه رفتن مثلا من اهنگ شاد گذاشتمو باهم رقصیدیم بدو بدو بازی کردیم و بعد از چرت عصر هم که بیدار شد و پاش یکم درد گرفته بود سعی کردم با شوخی و بازی حواسشو پرت کنم و بازم راهش ببرم اینطوری شد که پای گل دختر ما دردش اونقدر نشد که نتونه راه بره
اما براتون بگم از تب بد بدن و لجبازی که این واکسن داشت از بعد از ظهر روزی که واکسن زدیم تا دو روز بعد گل دختر ما تب داشت تب مقاومی که با استامینوفن و... قطع نمیشد فقط کنترل میشد
تب حالت سینوسی داشت ۵ دقیقه تا ۳۸.۵ میرفت ۵دقیقه بعد ۳۷.۸ بود... به همین خاطر گل من تب و لرز هم میکرد که خیلی دردناک بود
صبح روز سوم تب قطع شد اما براتون بگم از بی قراری و بی حوصلگی بعدش خیلی روز سختی بود با کووووچکترین اتفاق ۵ دقیقه گریه شاهد بودیم و بی اشتهایی فوق العاده اش که هنوز هم سایه اش رو سرمونه و داریم میبینیم یک روز تمام هیچ چیزی جز شیر اونم ۲.۳ وعده دخترم نخورد
و شب از گرسنگی خوابش نمیبرد اما باز هم نسبت به غذا مقاومت و بیقراری نشون میداد

تصویر
۴ پاسخ

پارت بعدی

این دو عارضه واکسن یعنی بی حوصلگی و بد غذایی هنوز هم ادامه داره ولی روز به روز داره بهتر میشه
خلاصه واکسناسیون ما رفت تا ۶ سالگی
خداروشکر که تمام شد و بخوبی این مرحله ام گذروندیم
انشاالله واکسن ۱۸ ماهگی برای شما و کوچولو های نازتون خیلی راحت تر بگذره
پ.ن.
عاشق عکسایی ام که خودش از پاهاش میگیره نمیدونم چرا😂😂😂😂😂

وای پناه بر خدا من فردا میخام ببرمش ان شاءالله خداکمکم کنه بخیر بگذره

دختر منم ماه دیگه همچین روزی باید بزنه
خدا کنه راحت بگذرونه

پسر منم دوماه دیگه داره از الان استرس شدید دارم
پسر من کلا بی اشتهاس
اونموقع ک فک کنم فقط استخوانش بمونن

سوال های مرتبط

مامان مهراد❤️ مامان مهراد❤️ ۱ سالگی
سلام به مامان های خوشگل
ظهرتون بخیر🌞

خداروشکر ماهم از مرحله ی واکسن ۱۸ ماهگی با موفقیت عبور کردیم 😄

❌ واکسن ۱۸ ماهگی که شامل واکسن های : سه گانه یا ثلاث ، واکسن (MMR), واکسن فلج اطفال هست که همه اینا توی دوز های قبلی به کوچولوهامون تزریق شده چیزی جدیدی نیست .
واکسن ۱۸ ماهگی رو یا به دوتا پاها میزنند یا یه پا یه دست: برای پسر منو به دوتاپاهاش زدند .
❌ پای راست نیاز به هیچی نداره اما پای چپ روز اول کمپرس سرد روز دوم کمپرس گرم .

برای کنترل تب هم روز اول هر ۴ ساعت قطره استامینوفن روز دوم هر ۶ ساعت .
🍃 من چون پسرم درد داشت علاوه بر قطره استامینوفن دو روز هر ۶ ساعت از شیاف هم استفاده کردم .

❌ یه نکته دیگه راه رفتن کوچولوهاتون به نظر من روز اول اصلا بهشون فشار نیارید که حتما راه برند ، من پسرم روز اول اینقدر درد داشت اصلا از جاش تکون نمی خورد ولی روز دوم خودش پا شد راه رفت ، سخت نگیرید خیلی 😃.

🍃 در کل استرس نداشته باشید فقط تبشو کنترل کنید راحت تر از اونی که فکرشو بکنید چون من خودم به شدت استرس داشتم 🤦🏻‍♀️

اینم تجربیتات بنده ، شماهم اگه تجربه ای دارید زیر تاپیک بذارید مامانا استفاده کنند.🥰
مامان یزدانم🫀خونه مامان یزدانم🫀خونه ۱ سالگی
مامان نفسم😍 مامان نفسم😍 ۱ سالگی
#تجربه واکسن ۱۸ ماهگی
شاید شما هم مثل من جز مامانایی باشید که از چند ماه قبل استرس این واکسن رو دارید.برای من این استرس اینقد شدید بود که روز واکسن(تو ۲۰ ساعت) ببخشیدا😵‍💫 با وجود یبوست شش بار شکمم کارد کرد 😵‍💫 نمیخوام بگم واکسن راحتی بود!برای دخترمن واقعا سخت بود اما تونستیم کاری کنیم که راحت تر سپری بشه.
رفتیم واکسن زدیم و تا رسیدم خونه شیاف ۱۲۵ زدم(چون پاراکید رو بالا میاره😵‍💫).شنیده بودم راه رفتن برای کم شدن درد پا خوبه،از وقتی رسیدیم خونه بازی کردیم و راه رفتیم تا چهار ساعت بعد که دردش شروع شد و فقط گریه میکرد.به هرسختی بود خوابوندمش.یک ساعت خوابید و من اون زمانو براش کمپرس سرد گذاشتم(۳ دقیقه میذاشتم،یه دقیقه برمیداشتم)بعد یک ساعت با گریه و درد بیدار شد.تو بغلم براش شعر میخوندم تا یک ساعت بعدش ک زمان شیاف رسید(هر ۶ ساعت) نیم ساعت بعد شیاف درد پاش کمتر شد اما میترسید راه بره.من به دوستم گفته بودم که با بچه ش بیاد خونمون که دخترم بخاطر اون راه بره.دخترم بخاطر بازی اروم اروم پاشو زمین گذاشت.وقتی دید دردش قابل تحمله با لنگیدن شروع کرد به راه رفتن و چند دقیقه بعد همه چی عادی شد. چهار ساعت بعد شیاف ، درد و تب دوباره شروع شد.دخترمو بغل کرده بودم و روی پیشونیش پارچه ی ولرم میذاشتم.از پارچه میترسید و داد میزد ولی من چاره ای نداشتم و کارمو ادامه دادم تا تبش کنترل بشه.تمام مدت هم تلویزیون روشن بود که حواسش پرت بشه و کمتر گریه کنه.زمان شیاف بعدی رسید و من خوشحال!اما این خوشحالی فقط یک ساعت و نیم بود.
ادامه پایین👇
مامان نلین مامان نلین ۱ سالگی
اومدم بعد سه روز از تجربه واکسن ۱۸ ماهگی بگم
همونجور که بیشتر مامانهای گهواره گفته بودند اونحور که فکر میکردم ترسناک نبود و حداقل از واکسن شش ماهگی نلین سبک تر بودش البته بچه با بچه فرق می کنه همونجور که یکسری مامانها گفته بودند خیلی سخت نیست یکسری هم براشون خیلی سخت گذشت نلین بعد از واکسن تقریبا دو ساعت بازی کرد و راه رفت هر چهار ساعت استا میدادم که شانسم واکسنش همزمان شد با در آوردن دندون کرسیش که نصفش زد بیرون به خاطر همین هم غذا میدادم هم استا خیلی ببخشید بالا می آورد و به خاطر همین غروب تا سه شب همون روز تب تا تقریبا ۳۸ می‌کرد که پاشویه میکردم می اومد پایین خدا رو شکر من دکتر دخترم گفته بود تب واکسن با همون استا و پاشویه اوکی میشه و شیاف اینها نیازی نیست و دقیقا حداقل برای دختر من همینطور بودش چون دکترش خیلی موافق داروهای با دوز بالا نیست و میگه لول همین‌ها رو استفاده کنید و در آخر ( مامانها من تجربه ی خودمو دارم میگم لطفا جبهه نگیرید در مورد حرف دکتر) در مورد اینکه درد پا داشت یا نه خدا رو شکر نداشت براش هر چند ساعت کمپرس سرد و پماد ویکس زدم شاید به خاطر همون بودش
در آخر دختر من برای واکسن اذیت نشد خدارو شکر بیشتر به خاطر دندونش اذیته که همچنان ادامه داره چون هنوز نصف دندون کرسیش زده بیرون