#تجربه واکسن ۱۸ ماهگی
شاید شما هم مثل من جز مامانایی باشید که از چند ماه قبل استرس این واکسن رو دارید.برای من این استرس اینقد شدید بود که روز واکسن(تو ۲۰ ساعت) ببخشیدا😵‍💫 با وجود یبوست شش بار شکمم کارد کرد 😵‍💫 نمیخوام بگم واکسن راحتی بود!برای دخترمن واقعا سخت بود اما تونستیم کاری کنیم که راحت تر سپری بشه.
رفتیم واکسن زدیم و تا رسیدم خونه شیاف ۱۲۵ زدم(چون پاراکید رو بالا میاره😵‍💫).شنیده بودم راه رفتن برای کم شدن درد پا خوبه،از وقتی رسیدیم خونه بازی کردیم و راه رفتیم تا چهار ساعت بعد که دردش شروع شد و فقط گریه میکرد.به هرسختی بود خوابوندمش.یک ساعت خوابید و من اون زمانو براش کمپرس سرد گذاشتم(۳ دقیقه میذاشتم،یه دقیقه برمیداشتم)بعد یک ساعت با گریه و درد بیدار شد.تو بغلم براش شعر میخوندم تا یک ساعت بعدش ک زمان شیاف رسید(هر ۶ ساعت) نیم ساعت بعد شیاف درد پاش کمتر شد اما میترسید راه بره.من به دوستم گفته بودم که با بچه ش بیاد خونمون که دخترم بخاطر اون راه بره.دخترم بخاطر بازی اروم اروم پاشو زمین گذاشت.وقتی دید دردش قابل تحمله با لنگیدن شروع کرد به راه رفتن و چند دقیقه بعد همه چی عادی شد. چهار ساعت بعد شیاف ، درد و تب دوباره شروع شد.دخترمو بغل کرده بودم و روی پیشونیش پارچه ی ولرم میذاشتم.از پارچه میترسید و داد میزد ولی من چاره ای نداشتم و کارمو ادامه دادم تا تبش کنترل بشه.تمام مدت هم تلویزیون روشن بود که حواسش پرت بشه و کمتر گریه کنه.زمان شیاف بعدی رسید و من خوشحال!اما این خوشحالی فقط یک ساعت و نیم بود.
ادامه پایین👇

تصویر
۱۹ پاسخ

ادامه: زمان خواب شب رسید و دخترم نیم ساعت بعد خواب( یک ساعت و نیم بعد شیاف) تب کرد حدود ۳۸ و نیم. فقط با اب نمک ولرم رقیق پاشویه میکردم تا ساعت ۳ و نیم بشه و زمان شیاف بزنم. تجربه ی مفید من این بود که وقتی دخترم خوابید در کنار پاشویه،کمپرس یخ رو حتما میذاشتم.وقتی بیدار میشد پرتش میکرد اما من دوباره با عمیق شدن خوابش اونو روی پاش میذاشتم(طبق همون سه دقیقه یه دقیقه که گفته بودم) دخترم هریک ساعت با تکون دادن پاش تو خواب از شدت درد با گریه بیدار میشد.بخاطر همین ساق پای چپشو گرفته بودم که زیادپاشو تکون نده.۵ ساعت پاش تو دستم بود و واقعا روش خوبی بود و گریه هاشو کمتر کرد. سه و نیم شیاف بعدی رو زدم و باز هم پاشویه برای تبی که پایین نمیومد.
صبح که دخترم بیدار شد در کمال تعجب دیدم درد پاش خیلی کمه و میتونه راه بره. پایی که اونقد درد میکرد که باعث شد دخترم من که هرشب رو به شکم میخوابه کامل به کمر بخوابه که دردش نگیره. بنظرمن تاثیر ۷ ساعت کمپرس سرد و راه رفتن های روز قبل بود.از صبح روز دوم بدن دخترم گرم میشد ولی خداروشکر اصلا درد نداشت.
اینها تجربه ی من برای واکسنی بود که ۴ ماه استرسشو داشتم.اینجا نوشتم شاید بتونم حداقل به یک نفر کمکی کرده باشم.ممنون میشم اگه تجربه ای دارید بنویسید.

قبول کن درخواستمووو‌‌‌

سلام خوبی عزیزم ریزش موهای بچت خوب شد دکتربردی یانه

خانمای باتجربه ای که تایپیک گذاشتید من اصلا کمپرس سرد و گرم تو هیچ واکسنی نگذاشتم نزارم مشکلیه!؟؟؟؟؟

بند بند وجودم لرزید
منم ۱۵ ام باید ببرمش بزنم واسش

دختر منم مثل شما بود

من کمپرس گرم میزارم نمیدونم مادرم میگه گرم بهتره سرد پای بچه بقول قدیماسیم میکنه

دخترم ماشالله از اول راه رفت،شب اول تا صبح ۲بار تب کرد که با پاراکید اومد پایین،کمپرس هم نذاشتم فقط بهونه میگرفت که با بازی و این چیزا سعی میکردم هواسش پرت شه

من برای واکسنهای پسرم فقط کمپرس گرم میذارم طبق تجربه از پسر اولم

اون شب اصلا نخوابیدی؟

😭😭وای من مردم از استرس

من از بهداشت پرسیدم گفت لزومی نداره راه بره منم مثل هر روز نه استراحت کامل نه راه رفتن زیادی کمپرس سرد گذاشتم خیلی اذیت نشدیم یه شب تب بود استا میدادم یکبارشو بالا اورد مجبور شدم شیاف بزنم.ماشالله پسرم خوب بود از فرداش هم خوب بود والا از این سرماخوردگیها که ادم خودش هم میمیره و زنده میشه بهتر بود

خداروشکر واکسن های قبلی براش چجوری بودن؟

منم خیلییییی استرس دارم دوست دارم بزنن تو چشم خودم ولی برا دخترم نزنن دردش بگیره

و منی که استرس گرفتم 🥲😅 چیکار کنم با این دوتاااااا

من تو واکسنای دو ماهگی چهارماهگی دخترم هر وقت کمپرس سرد میذاشتم تبش زیاد میشد و خیلی زیااااد گریه میکرد، تو واکسن شش ماهگی و یه سالگیش فقط کمپرس گرم گذاشتم و اذیت نشد تقریبا

پسر من شکر خدا تب اونجوری نداشت ک پایین نیاد هر ۶الی ۸ ساعت استا دادم برای درد پاهاش من روغن حیوانی چرب میکردم و وازلین کودک میزدم به پاش روز اول ک گذشت اما روز دوم می‌ترسید راه بره و پاهاش درد میکرد منم مثل شما وقتی خواب بود کمپرس سرد واسش میذاشتم روز دوم خودش از ترس بلند نمیشد اما کمکش کردم دید میتونه و راه رفت اما چند دقیقه یبار میگفت بغلش کنم باهاش راه میومدم کارای خونه رو کلا ول کرده بودم و سرگرمش میکردم ک کمتر یادش بیوفته و روز دوم تبش خیلی کمتر بود فقط بدنش گرم میشد اما تب نداشت شکر خدا فقط توی راه رفتن اذیت بود ک اونم فقط روز دوم بود. و دیگه روز سوم وقتی پسرخاله هاشو دید دیگه یادش رفت پاهاش درده و شروع کرد راه رفتن فقط وقتی کسی دستش می‌خورد ب پاش بهشون میگفت پا درد ...

من واکسن شش ماهگی رو کمپرس نذاشتم اصلا فقط پاراکید دادم
یادم باشه حتما رعایت کنم این نکاتو

ممنونم گلم

سوال های مرتبط

مامان مهرسام مامان مهرسام ۱ سالگی
واکسن ۱۸ ماهگی مهرسام
اول صبح زنگ زدم ببینم واکسن دارن یا نه و فقط دو شنبه و چهار شنبه ها میزن که من چهار شنبه رفتم ،به گفته یکی از مادرا نیم ساعت قبل استا دادم و یه قطره خوراکی بود و یکی از دست و یکی از پا زدن و بعد واکسن بردمش تو حیاط درمانگاه یکم راه رفت این عکسم از همونجا قدم زدنش هست،بعد که آمدیم خونه هم عالیه بود ولی کم کم درد پا شروع شد روز اول باید سرد بزاری و رمز دوم گرم،که مهرسام نمیزاشت بزارم میترسید،بعد یکم تب کرد استا دادم و غذا دادم و خوابوندمش و بعد ساعت ۴ اینا پاشو می‌کشید و واسه اولین بار بچم میگفت درد درد و پاشو می‌گرفت دیدم حالش بده گفتم برم خونه مامانم برادرزاده بیاد بازی کنن یادش بره ولی بیشتر شد و ساعت هشت و نیم بود فکر کنم دیدم چشماش داغه و شکمش هم گرمه و استا داده بودم تاثیر نداشت یه شیاف زدم که تا آمدیم خونه هم گریه میکرد و بعد یکم سرگرمی کردیم و بازی کردیم تا یادش رفت سریع خوابوندمش و هر ۴ ساعت هم بهش استا دادم و صبح هم همینجوری بود و دقیقا همون ساعت که واکسن زدم خوب شد و دیگه راحت بلند شد و درد از بین رفت خداروشکر. و یک شکر گزاریم کنم خدایا شکر به خاطر همه چیز
مامان یزدانم🫀خونه مامان یزدانم🫀خونه ۱ سالگی
مامان هاکان🤴💙 مامان هاکان🤴💙 ۱ سالگی
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ سالگی
❣️تجربه واکسن ۱۸ ماهگی❣️
خب ما شنبه رفتیم برای واکسن
ساعت ۱۱ واکسن زد بچم ۲۰ دیقه داشت گریه میکرد..
خلاصه اومدیم خونه بهش شربت پاراکید دادم همچی خوب بود میدویید بازی میکرد تا ساعت ۳ ظهر ک خابید و ۴ بیدار شد نمیتونست راه بره
رو پا ک وایمیساد گریه میکرد میومد بغلم
داداشم اومد پیشش چشمش ک ب داییش افتاد یکم وضعیت پاش بهتر شد راه میرف بازی میکرد یهو میزد زیر گریه
تبش از ساعت ۴...۴ونیم شروع شد
همینجوری میرف بالا و کنترل نمیشد
۳۸.۵ ۳۹.۵براش شیاف گذاشتم دیگه ساعت ۱۰ونیم ۱۱ شب اما اونم جواب نداد
خوابش برد و همچنان تبش بالا بود
ی رب خابید بیدار شد اصلا حال نداش هی بیدار میشد میخابید بچم
بیدار شد تو لگن اب ریختم با گلاب نشست بغل باباش پاهاشو گذاشتم تو تشت ب باباش شروع کرد ب اب بازی کردن بازم بیحال بود
نیم ساعت همینجوری گذشت تا بلاخره از ۳۹.۵ تازه اومد رو ۳۸.۴
دیگه ساعت ۱ونیم بود ک خابید منم هی تبشو چک میکردم رو همون ۳۸.۳ ۴ پایین نمیومد
لباس هم رکابی و شلوارک تنش کرده بودم هوای خونه هم متعادل بود روش پتو هم ننداختم اما از بدنش حرارت میزد بیرون
ساعت ۳ تایم شربتش بود دادم بهش و کم کم تبش اومد پایین تا دیروز ک کلا تبش قط شد اما لنگ میزد از چشماش مشخص بود بیحاله
این دو روز هم اینجوری گذشت تا بلاخره امروز دیگ تموم شد خداروشکر