❣️تجربه واکسن ۱۸ ماهگی❣️
خب ما شنبه رفتیم برای واکسن
ساعت ۱۱ واکسن زد بچم ۲۰ دیقه داشت گریه میکرد..
خلاصه اومدیم خونه بهش شربت پاراکید دادم همچی خوب بود میدویید بازی میکرد تا ساعت ۳ ظهر ک خابید و ۴ بیدار شد نمیتونست راه بره
رو پا ک وایمیساد گریه میکرد میومد بغلم
داداشم اومد پیشش چشمش ک ب داییش افتاد یکم وضعیت پاش بهتر شد راه میرف بازی میکرد یهو میزد زیر گریه
تبش از ساعت ۴...۴ونیم شروع شد
همینجوری میرف بالا و کنترل نمیشد
۳۸.۵ ۳۹.۵براش شیاف گذاشتم دیگه ساعت ۱۰ونیم ۱۱ شب اما اونم جواب نداد
خوابش برد و همچنان تبش بالا بود
ی رب خابید بیدار شد اصلا حال نداش هی بیدار میشد میخابید بچم
بیدار شد تو لگن اب ریختم با گلاب نشست بغل باباش پاهاشو گذاشتم تو تشت ب باباش شروع کرد ب اب بازی کردن بازم بیحال بود
نیم ساعت همینجوری گذشت تا بلاخره از ۳۹.۵ تازه اومد رو ۳۸.۴
دیگه ساعت ۱ونیم بود ک خابید منم هی تبشو چک میکردم رو همون ۳۸.۳ ۴ پایین نمیومد
لباس هم رکابی و شلوارک تنش کرده بودم هوای خونه هم متعادل بود روش پتو هم ننداختم اما از بدنش حرارت میزد بیرون
ساعت ۳ تایم شربتش بود دادم بهش و کم کم تبش اومد پایین تا دیروز ک کلا تبش قط شد اما لنگ میزد از چشماش مشخص بود بیحاله
این دو روز هم اینجوری گذشت تا بلاخره امروز دیگ تموم شد خداروشکر

تصویر
۱۴ پاسخ

فندقو نگا🥰😘

ای خدا استرس گرفتم من

😂موهاشم هنر دست باباشه😂

خدا رو شکر....وای من ترس و لرز فردا رو دارم

کمپرس سرد هم گذاشتی؟

آراد ک تا ۴و۵ روز پاش سفت بود نمیتونس راه بره گریه میکرد لنگ لنگ میزد

شربت دادی یا قطره ؟

بسلامتی عزیزم ایشالله بلا ازش به دور باشه ♥️

خداااا تربچه رو،شبیه پسراست😍

ببین من بچه اولم رفتم زدم شبش خوابید صبح بلند شد راه نرفت منو میگی یه عرق سردی ریختم شانس آوردم خونه مادرم بودم بعد دیگه بقیه راهش بردن بهتر شد منم نمیدونستم ک بچه اینجوری میشه، حالا بردی بهداشت قدشو کرفت چند بود؟

ی سه روز اینجوری تا حلش خوب بشه

خداروشکر عزیزم که تموم شد
واکسنهای قبلی هم تب میکرد؟

وای چقدر استرس گرفتم

من فردا میخوام بزنم
ایشالا که برای پسر منم سبک باشه.

سوال های مرتبط

مامان سهیل مامان سهیل ۲ سالگی
مامانای گل اومدم از تجربه ام درباره واکسن ۱۸ ماهگی بگم براتون
من ۱۷ اردیبهشت واکسن کوچولوم رو زدم
پیاده روی کرد از بهداشت تا خونه مسیرمون یکم طولانی بود ...
اومد خونه استا دادم بهش با پسر عموش و داداشش تا تونستن بازی کردن
یکم خوابید عصر باز بازی کرد شربت استا هم ۴ ساعتی بهش میدادم
از ساعت ۵.۶ عصر دردش شروع شد نق و نق و نق تا تبش هم اضاف شد شربت استا نمیخورد تب میکرد با شیاف کنترل کردم چون شربت تف میکرد بیرون تا صب گریه کرد و نق زد و تو بغل من تکون نمی‌خورد ناگفته نماند پاشویه هم کردم با گلاب هم تبش کنترل کردم باز جواب نداد با پیاز تا صب دیگه تبش اومد پایین کمپرس یخ یکم براش انجام دادم اما کمپرس گرم هر کاری کردم نزاشت درست انجام برا براش
در طول روز هم گرم بود تا شب هم بهش استا به زور دادم دیگه مشکلی نداشت
اما ...... تا یک هفته تمام اصلا لب به غذا نمیزد و شیر می‌خورد خداراشکر الا دیگه کم کم شروع کرده غذا میخوره اما اشتهاش اینجوری بخوام نیست هنوز
مامان قند و نبات مامان قند و نبات ۱ سالگی
این یک تجربه شخصی بوده و ممکنه برای بچه شما متفاوت باشه.
امروز روز سوم و ۴۸ ساعت از واکسن میگذره .
روز اول خوب بود اما بعد خواب بعدازظهرش داستان شروع شد درد ،گریه ،تب ... در حدی بود که فقط باید بغل میکردم راه می‌بردم
درد پاش خیلی اذیت میکرد بعد راضی شد بشینه بازی کنه اما تکون نمی‌خورد جای واکسن هم یکم ورم کرد که نمیذاشت کمپرس سرد بزارم
دیگه شب عمه اش اومد پاشد راه رفت بازی کرد درد داشت اما خب حواسش پرت ک میشد ترسش از درد یادش میرفت. شب خوابید و من تا حدود ۵ صبح بیدار بود و دائم تب چک میکردم . تبش هی بالا و پایین میشد من با یه رکابی و پوشک خوابوندمش و سعی می‌کردم جابجا کنم که زیربغل و زیر گردنش خنک بشه داغ که میشد رکابی رو میدادم بالا شکمش خنک بشه اصلا کار دیگه نکردم فقط زمان میدادم دوباره خنک بشه حتی دمای گردنش تا ۳۸.۹ هم رفت ولی چون ناله نداشت و خواب بود منم کاری نداشتم فقط هر ۴ ساعت قطره استامینوفن دادم.

روز دوم هم هر ۶ ساعت قطره دادم و صبح ک بیدار شد باز هم از درد پا نمیخاست راه بره اما گذاشتیم زمین و هرچی اصرار ک بغل کن بغل نکردیم خودش راه افتاد حالا آروم تر ... بعد خواب عصر هم مثل روز اول درد داشت و یکم تب کرد اما خب زود اوکی شد بشدت روز اول نبود .
من فکر میکنم بدلیل اینکه تو خواب تکون نمی‌خورد پاش و خشک میشد دردش بیشتر میشد هرچی راه می‌رفت اوکی میشد .
امروزم ۶ صبح یکم داغ بود اما حقیقتش دما نگرفتم خودم گیج خواب بودم فقط کولر روشن کردم و آب دادم خورد خنک بشه ک با دست دماشو گرفتم بعد خودش آروم شد خوابید ...
هنوزم یکم درد داره نمیزاره ب پاش دست بزنم .

درکل این واکسن شب اول و روز دوم یکم سخته اما انقدررر که ترسیدم نبود.
و حتما کمکی داشته باشید سرگرم بشن 😊
مامان یسنا مامان یسنا ۱ سالگی
سلام مامان ها میخواستم از تجربه ی واکسن 18 ماهگی دخترم بگم، قبل از واکسن زدن برای دخترم دو تا عروسک‌ جدید خریدیم،یکی رو با خودم ب بهداشت بردم و یکی رو تو خونه گذاشتم ک وقتی اومدیم خونه بهش دادم،موقع واکسن زدن ب پاش جلو چشماشو گرفتم نزاشتم ببینه ک تو ذهنش نمونه،بعد ک اومدیم خونه شوهرم با دخترم بازی کرد و دخترم راه رفت و دوید،اصلا بهش یاداوری نکردیم ک واکسن زده ب قول گفتنی جیز شدی،بعد رفتم خونه ی مامانم ک اون جا سرش گرم باش،بازی کنه،عصرش با مامانم و دخترم رفتیم بیرون و دخترم همه رو راه اومد،اخراش موقع برگشت ب خونه بغلش کردم،پاش اصلا ورم نکرد و قرمز نشد،چون مواد پخش شد تو پاش،بعد شیر زیاد بهش دادم و زیاد ادرار میکرد،همون موقع بعد واکسن ک اومدیم خونه بهش استامینوفن دادم،ساعت 8شب دادم،ساعت 12 شب، فقط ساعت 10شب و 12:30 شب تب کرد،با اب ملول رو ب گرمی پاشویه اش کردم ،تبش می اومد پایین،کمپرس سرد کمی گذاشتم روی پاش،کمپرس گرم اصلا نزاشتم، ب نظر من خیلی واکسن خوبی بود،دخترم اصلا پا درد نداشت
مامان ♥️mahour🧿 مامان ♥️mahour🧿 ۱ سالگی
تجربه از شیر زدن پسرم❤️🤤
که میخان بچتون از شیر بگیرین اگه دوست داشتن از تجربم استفاده کنن اگه هم نه که هیچی نیان بگین ایطور بچه اذیت میشه ...

روز شنبه عصر ساعت ۵ بردمش خونه داداشم با بچه ها بازی کرد دیگه منم کمک زن داداشم فرش شستم خواهرم هواسش به بچم یا بقیه بود بچه خیلی دورش بودن دیگه تا ساعت ۱۰ شب بهش شیر دادم باز بازی کرد نزاشتم بخواب تا خوب خسته بشه
ساعت ۱۲ شب خسته شد و دیگه شیر بهش دادم گرفت خوابید
مثل شب های قبل که ساعتش می دونستم کی بیدار میشه بیدار شد ساعت ۲ شب
و من از قبل عطاری بهم یه پودری داد به اسم صبر
زدم رو سینم فقط گذاشتم یکم بوش کنه دید بوش بده دیگه شیر نخورد درحد دو دیقه گریع کرد بعدش خوابید
باز ساعت
ساعت ۴ بیدار شد شیر خاست سرگرمش کردم
اهنگ گذاشتم واسش دیگه با آهنگ خوابید
ساعت ۷ صبح بیدار شد دیگه براش آب شربت لقمه نون پنیری براش گرفتم خورد سیر شد خوابید تا ساعت ۱۰ صبح
دیگه بعدش باز بیدار شد سرگرم شد با بچه داداشم اومد نگاه سینم کرد منم بهش گفتم اخ دیگه خودش هم فهمیدکه نباید بخوره هی می گفت اخ
ساعت ۲ظهر شد غذا دادمش خورد خوابید
ساعت ۴ بیدار شد دیگه خواهرم بردش بیرون سرگرم شد باز اومد تقویتش کردم بادام‌.. خورد دیگه یکم بازی کرد
دیگه ساعت ۹ شب یکم خوابید بیدار شد گذاشتم یکم دیگه خسته بشه و شام باز بهش دادم خورد دیگه ساعت ۱۱ نیم خوابید