من هر شب بچه هارو داخل اتاقشون ميخوابونم بعد كه خوابيدن ميبرمشون توي اتاق خودم اونجا تخت دارن ميذارمشون اونجا خودمم رو تختم كنار شوهرم ميخوابم ، چند شب پيش پريود شدم حالم بد بود بچه هارو كه توي اتاقشون خوابوندم رفتم قرص خوردم رفتم روي تختم دراز كشيدم تا كمرم بهتر شه يكم بعد برم بيارمشون اينور
اقا من خوابم برررررررد يدفعه ٩ صبح هراسونه بيدار شدم دوويدم سمت اتاقشون اول نفسشون چك كردم 🤣 ديدم خوبن خداروشكر خوابه عميقن بعد تصميم گرفتم يواش يواش جاي خوابشونو جدا كنم مثلا هفته اي بار بعد دوبار بعد يه روز درميون بعد هروز
تا اينكه ديشب 🤣 باز توي اتاق خودشون خوابوندمشون خودم اومدم ايور
تا 5 صبح همه نوع توهمي زدم 🤣🤣 يعني از فكر ديوونه شدم ساعت ٥ رفتم اوردمشون ايور خوابيدم🤣🤣 دلم فكرم روحم همش پيش اونا بود، واقعا مادر عجب موجود عجيبيه

من که اصلا جرات ندارم
تا ب حال هربار که مریض شدن و تب کردن ، تو خواب شروع شده
بلافاصله با شروع تب ، ناله ی ریز میکنن.
بچه ی این سنی رو نبااااید جدا کرد
هزار خطر هست
البته بچه های من خیلی هم بدخوابن. تا صبح صدبار نق میزنن گریه میکنن. جدا از خطرات، اصلا خواب خوبی ندارن که مستقل بشن ...

من ک همش دخترم کنار خودم می‌خوابه نمیتونم ازش دور باشم

من هنوز تخت نگرفتم
قصد دارم تا دوسالگی بگیرم و جدا کنم کامل

ولی به نظر من جدا کردن بچه تو این سن اشتباه

به هر حال ممکنه هر اتفاقی خدای نکرده بیوفته

اگه پیشت باشه خبر دار میشی

من دلم نمیاد بچه ها از خودم جدا کنم
از طرفی بچه ممکنه بترسه تو سن های بالاتر و نیاز داشته باشه بهت
خیلی از شب ادراری ها و استراس ها از همین تنهایی بوده
ما خودمون تا موقعی که ۱۳ سالمون بود پیش مامان بابامون میخوابیدیم 🫠🥲😄

من بچه ها همش بیدار میشن تو خواب
یا شیر میخوان
نمیشه جداش کنم

من که یه ثانیه نمیتونم دور باشم ازشون 🥲🥲🥲🥲

منم همینطوورم

منم همینم دقیقا پسرم شاید بخوابه اوکیم باشه خودم متاسفانه دلم نمیاد باید از ی مشاور کمک بگیرم

درکت میکنم مادر بودن خیلی سخته واقعا

دخترت شب برا شیر بیدار نمیشه ؟