۶ پاسخ

منم از سزارین میترسم،از طبیعی هم ترس دارم ولی سزارین بیشتر همش بهم میگن اشتباه میکنی اشتباه میکنی میگم بابا من میترسم نمیتونم واقعا تصورشم سخته برام

منم خیلی ترسیدم اون روز
تازه من سزارین اورژانسی شدم و خون ریزی کردم
اصلا یاد اون همه خونی که زیر پام بود و همه جا رو خونی کرده بود میوفتم حالم بد میشه
انقد ترسیده بودم تو اتاق عمل به دکتر بیهوشی میگفتم من میدونم زنده بیرون نمیام حواستون به دخترم باشه ها
اشکمم یه لحظه هم خشک نشد بی حسی هم بودم استرس داشتم
الان یکی بهم میگه ایشالا چند سال دیگه بعدی رو میاری
تن و بدنم میلرزه میگم من یه بار دیگه قراره اینا رو تحمل کنم 🥲

من بعد ۹ سال یادم رفته بود سختی های سزارین و دومی رو اوردم ولی سزارین دوم بنظرم خیلی سخت تره حالا فعلا به این چیزا فکر نکن

عه عزیزم من بچه دومه و دوباره سزارین شدم منم بچه اولمو اورژانسی سزارین شدم قسمت بوده دیگ

هنوز براتون زوده و معمولا زایمانای اول زود فراموش میشه اگر عمل خوبی داشته باشی من با ۲۶سال سن سه بار سزارین شدم
اولین بار بیهوشی و دوتای بعدی بی حسی
که دفعه آخر خیلی اذیت شدم و دیگه غلط بکنم سزارین بشم چون واقعا بعد دوماه از کمر به پایین فلجم

منم تازه ۱ماه زایمان کردم ، از ترس اتاق عمل و زایمان ،فقط گریه میکردم، من بیهوشی کامل نبودم
اما خداروشکر اون ترسی که داشتم اصلا اونجوری نبود ، پس شما هم به این مسایل اصلا فکر نکن تمام انرژی ایتونو بزارین برای رسیدگی به بچه اتون
بنظره من خدا هوای مادران باردار خیلی خیییلییی زیاد داره 😍🙏🏻🌺

سوال های مرتبط

مامان نورآ مامان نورآ روزهای ابتدایی تولد
مامان نیلان👧🏻 مامان نیلان👧🏻 ۱ ماهگی
مامان حامی مامان حامی ۲ ماهگی
سلام خانوما
من تازه وقت کردم بیام از زایمانم بگم بهتون 😄
اول از همه از خدا میخوام که همتون با دل خوش و سلامتی فندقتون رو بغل بگیرید 🥹
دوم اینکه من از اول قبل از اینکه باردار بشم میگفتم فقط طبیعی میخوام زایمان کنم ولی بعد بارداری و یه سری پرسیدن تجربه ها و تحقیق تصمیم گرفتم سزارین کنم و به نظرم بهترین تصمیم بود برای من
البته که بدن هر شخص فرق داره ولی من برگردم عقب هم باز سزارین رو انتخاب می‌کنم
صبح رفتم بیمارستان و چون من بیهوشی کامل رو انتخاب کرده بودم وقتی نرفته بودم اتاق عمل برام سوند رو گذاشتن
سوند اونقدر ها هم که میگن درد نداره فقط بدیش اینه هی احساس دسشویی داری و فکر میکنی داره در میاد 😕
بعدم که رفتم اتاق عمل و بیهوشی و زایمان تو ریکاوری که به هوش اومدم درد نداشتم پسرم رو گذاشتن رو سینم که شیر بخوره و سریع رفتم بخش اونجا هم دردم در حدی نبود که اذیت بشم با اینکه پمپ درد هم نداشتم
از راه رفتن هم بگم یه مقدار سوزش داری ولی نباید بترسی و تو ذهنت بزرگش کنی چون خودت که میای از تخت پایین و میبینی اونقدر هم درد نداشت دوست داری راه بری البته که خوب فشار میاد به آدم که طبیعیه
روز مرخص شدن از بیمارستان درد بدی اومد سراغم که گریه میکردم که راه حل اون درد هم شیاف دیکلوفناک ۱۰۰
ادامه دارد ...
مامان مَهوا🌝 مامان مَهوا🌝 ۴ ماهگی
اما تجربه م در مورد سزارین چون که سوال میکردین اینجا نوشتم:
چون با بیهوشی بودم خیلی بهتر بود به نظرم ،من تجربه بی حسی رو تو عمل آپاندیس داشتم که بی حس نشدم و دکتر عوضیم تیغ کشید فهمیدم ، دیگه ترسش به دلم موند
بیهوشی فقط سختیش لحظه هوش اومدنه به نظرم ،البته این دفعه وسط حالت بیهوشی منو بیدار کردن در حالی که لوله تو دهنم بود ،و آخرای ماساژ شکمی بود یه حالی داشتم مثل یه مرده که صدا هارو میشنوه نمیتونه فریاد بزنه که دوباره بیهوشم کردن
بعدم ۱۲ ساعت ناشتایی واقعا بد بود چون ضعف بدنی و خونریزی سنگین داشت اذیتم میکرد
برای کار کردن شکمم فقط کمپوت گلابی و انجیر میخوردم و غذای خیلی کم، بلند شدن از تخت لحظه اولش خیلی سخته من شیاف زدم بعد بلند شدم ولی چند قدم که برداری بهتر میشی
پمپ درد هم گرفتم ولی نزدن چون گفتم مسکن های قوی بیقرارم میکنه که ای کاش نمیگفتم
شرت سرجی فیکس و پوشک نواری عالی بود ، بعد عمل هم آمپول شکمی میده دکتر ، که واقعا ترسناک بود ولی درد نداره در عین تعجب،
دیگه روزای اول شیر دادن در حالت خوابیده س ،بعدش زیاد نباید خم بشی
ولی در کل از این راضیم خداروشکر که درد طبیعی نکشیدم که بعدش برم سزارین ، دیگه خیلی عذاب آور میشد