۷ پاسخ

چیزایی که تو زایمان سزارین تو رو به وحشت میندازه چیزی نیست جز استرس و نگرانی و اضطراب اینکه حالا چی میشه چون خودت هیچ تجربه ای نداری. اما بعد از مدتی که بهش فک میکنی میفهمی که زیادم وحشتناک نبوده و تو بیخودی استرس تحمل کردی و ترسیدی. هرچیزی اولین تجربه اش استرس و نگرانی و ترس داره.

برا من وصل کردن سوند بدترینش بود وقتی برام وصل کرد وخواستم از تخت بیام پایین فشارم افتاد و سرم بدجور گیج میرفت افتضااااح بود ولی بقیش عالی بود هیچ دردی نداشتم خداروشکر

ولی من هنوزم درد دارم قسمت بخیه هام
و واقعا خسته شدم

دقیقا من تو خود اتاق هم می لرزیدم گریه هم کردم😂😂
اگه به عقب برگردم بازم سزارین و انتخاب می کنم😁

زایمان کردی عزیزم مبارکه گلم. سزارین خودت خواستی؟

قدم نورسیده مبارک الهی که قدمش براتون پرازبرکت باشه
❤️

سلام عزیزم مبارکت باشه 😍🥰😍
خداروشکر که حالتون خوبه
بیحسی گرفتی ؟ یا بیهوشی ؟

سوال های مرتبط

مامان جانان🤍 مامان جانان🤍 ۲ ماهگی
مامان نیلان👧🏻 مامان نیلان👧🏻 ۱ ماهگی
مامان گردو🩵(رهام) مامان گردو🩵(رهام) ۱ ماهگی
منم تجربه سزارینم مینویسم که هم شاید به درد کسی بخوره هم یادگاری بمونه❤️
پارت اول ...
من از اول انتخابم سزارین بود بخاطر ترس از طبیعی ولی خب اخراشم طوری شد که دیگه باید سزارین میشدم آنزیمای کبدیم تو بارداری رفت بالا و هفته اخرم تو سونو گفتن بند ناف یدور پیچیده دور گردنش ...
نوبتم ۱۵ اسفند بود که دو سه روز قبلش از بیمارستان بهم زنگ زدن برم برای مشاوره ی بیهوشی که اصلا چیز خاصی نبود یه نوارقلب از خودم گرفتن و یسری سوال که چه دارویی خوردم و چه بیماریهایی داشتم و ... آخرم یه آزمایش خون گرفتن ازم همین .
به شدت استرس داشتم چون تاحالا اتاق عملم نرفته بودم کلا از زایمان وحشت داشتم شب قبل عمل تا صبح نخوابیدم که دیگه بهم گفته بودن پنج و نیم صبح بیمارستان باشم
اول که رفتم گفتن برو بلوک زایمان اونجا یسری برگه و رضایت نامه دادن امضا کردم و بعد لباس اتاق عملو دادن گفتن بپوشم ، اومدن ان اس تی برام وصل کردن و آنژیوکت روی دستم وصل کردن و سروم زدن بعدشم که دکترم زنگ زد گفت مریضمو بیارین اتاق عمل اومدن برام سوند وصل کردن.
پرستارای بلوک زایمان خیلی خوش اخلاق و خوش برخورد بودن واقعا راضی بودم ازشون .
پنج و نیم بیمارستان بودم دیگه حدودا هفت و نیم بود که گفتن باید بریم اتاق عمل.
مامان آرتمیس💗 مامان آرتمیس💗 ۳ ماهگی
تجربه زایمان #سزارین۴
حس پاهام داشت بر میگشت ، درد هم داشتم که اولاش قابل تحمل بود ولی کم کم زیاد و زیادتر میشد ، یه پرستار آقا کنارم بود خیلی خوش اخلاق بود اومد و پمپ درد رو بهم وصل کرد که پمپ درد خیلی خیلی تاثیر داشت ، بهترین کار همین بود که پمپ درد گرفتم
بعدش هم بردنم توی بخش که مامانم اونجا بود خیلی دلگرمی بود برام ، دخترمم که دیدم کل دردام یادم رفت ❤️ نمیگم درد نداره سزارین هم درد داره و کلا زایمان سخته چه طبیعی چه سزارین هردو سخته
فشاری که به شکمم وارد کرد پرستار برای خونریزی چون پاهام و دلم حس داشت خیلی خیلی دردم گرفت و اذیت شدم و جیغ میزدم خیلییی درد داشت دستش رو محکم گرفته بودم اما خب بندع خدا مجبور بود فشار بده بخاطر خودم که بهتر بشم ، یبار یع پرستار دیگه اومد که اون خیلی بداخلاق بود اونم یبار فشار داد و رفت خلاصه این فشار بعد زایمان سزارین ادم مرگ رو به چشم میبینه خیلی وحشتناکه
😐❤️ سرم هایی که میزنن بهت هم خیلی خواب آوره و کلا آدم گیجه گیجه که باعث میشه باز دردت یادت بره
مامان آهوخانوم مامان آهوخانوم ۲ ماهگی