۳۰ پاسخ

خدا رو شکر ب خیر گذشت😢خدا براتون حفظش کنه

خداروشکر بخیر گذشته💚

ای وای 😟😟😟

وای خدا😥

ای وای چقدوحشتناک🫨🫨🫨🫨😱😱😱

خدایا شکرت خداوند به دادت رسیده

خب آجی قشنگم بچع ۳ ماهه گیره برا چیشه من معمولا هد میزنم اونم فقط وقتایی ک خودم کنارش باشم چون سر تکون میده میاد میوفته رو دماغش میترسم خفه بشه ‌.گوشش تا میخوره برا اون هد زدم ببینم بهتر نمیشه.باز خداروشکر داد بیرون

ای وای اشک تو چشام جمع شد خداروشکر که بخیر گذشت

منم گیره زده بودم یه لحظه دیدم گیره داره پوست سرشو خراش میده زود فهمیدم درآوردم وگرنه زخم میشد🥺

چه تجربه وحشتناکی چشام پر شد

خداروشکر ک بخیر گذشت

وااای خدا چ وحشتناک🥺

ای خدای من خداروشکر
نه عزیزم اصلا استفاده نکن
من با اینکه پسره هیچی کنارش نمی‌ذارم چون خیلی دست ب صورت و سرش میزنه

بخیر گذشت عزیزم ی صدقه بنداز

خداروشکر گلم دختر من اصن مو نداره گیر سر بزنم

وای خداروشکر شوهرت هول نکرده

وای
شکرخدا که به خیر گذشت

وااااییییی خداروشکر بخیر گذشتتتتتت😭😭😭

شانس اوردی ازاین چهل گیسا میداشتی

خدارو شکر بخیر گذشت.. دختر خپاهر من حلقه خواهرم رو قورت داد و اپن یکی خواهرم اومد درش اورد… واقعا لحظه سختیه وقتی بچه ها جیزی تو گلوشون گیر میکنه..

یاد خودمون افتادم. نگو دو ساعته گاز آشپزخونه باز مونده و من نفهمیدم. یعنی اگه شوهرم نرسیده بود دو تامونم خوابیده بودیم. طفلک پسرم... 🥲💔

شکر که بچم کچله خدایا مو درنیارع تا یه سالگی 😭😭

وای خدا حتی فکرش هم دیوونه ام میکنه خدارو شکر پس دختره من مو نداره زیاد آرزوم بود موهاش بلند باشه الان گیره بزنم

وای عزیزم خداروشکر بخیر گذشت

من ی بار چسب گوش زدم وقتی کندم بچم سیاه شد از حال رفت اون لحظه فقط داد میزدم مامانم هی میزد پشت کمرش زمان اون لحظه متوقف بود سخت بود درکت میکنم

آخی عزیزم... خدا خودش کمک میکنه... من پسر دارم اما واقعا از این تجربه شما درس گرفتم برا اطرافیانم

اره یه بار واسه منم پیش اومد قرار بود که بنداز دهنش خداروشکر زود رسیدم

ای وای چه بد

وای چه خوب که گفتی
خداروشکر به خیر گذشت

وای عزیزم😭😢چ وحشتناک خداروشکر ب خیر گذشت خوبه شوهرتون بود 😢

سوال های مرتبط

مامان برسام مامان برسام ۵ ماهگی
تجربه بارداری و زایمان پارت 3#
روز به روز لاغر تر میشدم زیر چشمام گود شده بود رنگم زرد بود و همینطور وزن کم میکردم جوری که دکتر دیگه واسم لیدی میل نوشت گفت بخور که داری خیلی وزن کم میکنی خوبی ماجرا به این بود که هروقت میرفتم پیش دکترم سونم میکرد می‌گفت خدارو شکر بچه همه چیش خوبه و اینجا تنها دلخوشیم به همین بود . انقد خواب و خیابان واسه بارداریم داشتم اما همش دود شده بود رفته بود هوا چون از درد حتی نمی‌تونستم بشینم یادمه یه روزایی یهو لباس زیرم خیس میشدم انقد استرس می‌گرفتم سریع میرفتم مطب واسم تست کیسه آب می‌گرفت اما منفی میشد خود دکترمم که پریناتولوژیست بود ( از دکتر زنان یه رده بالاتر) نمیدونست اینهمه ترشحات از کجا میاد و براش عجیب بود چون تمام آزمایشهای ادرارم منی بود یعنی حتی عفومتم نداشتم . خلاصه اینکه همچنان استراحت بودم و درد داشتم و دائم بستری میشدم . خوبی ماجرا به این بود که من خونمون طبقه بالا خونه مامانمه و مامانم برام غذا میآورد و کارامو میکرد . تو همین گیرو داد سر یه مسئله ای از شوهرم ناراحت شدم و رفتم خونه مامانم واقعا نمی‌دونم چی داشت سر من میومد . یه احساس عجیب و غریبی داشتم دلم میخواست شوهرم کل توجهش به من باشه اما چون تازه مغازه گرفته بودیم شوهرم خیلی گرفتار بود به من نمیتونی زیاد رسیدگی کنه اینجا بود که من دیگه واقعا مثل کوه آتشفشان شده بودم و تحمل هرچیزی برام غیر ممکن بود بازو بندیلمو جمع کردم و گفتم اصلا نمی‌خوام ببینمت رفتم طبقه پایین خونه مامانم
مامان ماهلین مامان ماهلین ۶ ماهگی
میخوام اینو اینجا بگم فقط برای اینکه مراقب بچه هاتون خیلی باشید برای بچه منم دعا کنید
پریروز صبح دخترمو گذاشتم رو این تاب ها که به چهارچوب در بسته بودیم ، در عرض صدم ثانیه خیلی ناباورانه طناب تاب از قلاب ،s درومد و بچم یه طرفی خورد زمین سرش خورد به سنگ
مردم و زنده شدم با لباس خونگی پریدم توکوچه و گریه میکردم بچم از شدت گریه و جیغ شدید داشت نفسش بند می‌ اومد مادر شوهرم آپارتمان کناری ماست. بچم سرش همون لحظه باد کرد اندازه یه انگشت
با مادر شوهرم رسوندمش بیمارستان مفید دخترم انقدر گریه کرد همش از حال میرف
خودمم از گریه چشام داشت درمیومد اونجا سونو از سرش انجام دادن و گفتن چیزی مشاهده نشده 6 ساعت هم موندیم تا علائمی نداشته باشه ( استفراغ ، گیجی، دیدن خون توی چشم ها یا گوش و مدفوع و...خواب غیر عادی و اینجور چیزها ..)
خدارو شکر تا الان به خیر گذشته و بعد گذشت دو روز از اون اتفاق خیالم کمی راحت تر شده طفلی بچم از درد سر و گردن یه روز اول نمیتونست حتی سرشو بچرخونه... فقط خدا برام حفظش کرد ... مراقب باشید و به لوازم اطراف اصلا اعتماد نکنید