امروز رفتم دکتر گفت ۷ اسفند که ۳۶ هفته آخرین سونو
بعدشم دیگه اخرای اسفند زایمان
و از مطب اومدم بیرون فقط گریه کردم
خیلی میترسم از پروسه ی زایمان و بچه داری
نمیدونم از پسش بر میام یا نه
دل نگرانی های جدید ، حس میکنم براشون آماده نیستم
شما چه احساس هایی دارید ؟

منم خیلی حساس و نگرانم، به ویژه اینکه فک میکنم این نه ماه رو خواب بودم تصور اینکه یه بچه رو بدن بغلم بگن تو مادرشی و مسئول تربیت و همه چیزشی بدنم رو میلرزونه همش میترسم بهش آسیب بزنم با رفتارم این روزای آخر همش دوره تربیتی شرکت میکنم که نکنه آینده ای بچه رو خراب کنم خیلی مسئولیت سنگینیه اینکه والد خوبی باشی ، درسته قدیم هرکس پنج تا بزرگ می‌کرد ولی واقعا افتضاح بودن همه بچه ها بزرگ شدن دارای مشکلات روحین ، یکی عقده ایه یکی اعتماد به نفس نداره یکی حسوده و.....

عزیزم منم خیلی برام سخته،گاهی از اینک بچه اوردم خیلی ناراحت و پشیمونم اما خداروشکر حداقل ادم از این تنهایی در میاد بعدم ببین ماک از مادرامون بهتر نیستیم اوناهم این دوران رو داشتن چه بسا ک ما تحصیل کرده تریم شاید حتی شوهرای با درک تری هم داشته باشیم به این چیزا فکر نکن به این فکر کن مه میخای بری یه عروسک خوشگل بدن دستت،مطمئن باش از پسش بر میای خدا یه چی تو وجود ما دیده ک این بارداری رو بما داده خودت میدونی ۹ماه چقد ادم از بین میره داغون میشه

زایمانت طبیعیه یا سزارین؟

عزیزم من ۳۶ سالمه ولی همه ترس های تو رو دارم کاملا درکت میکنم خیلی بده 🥺
از طرفی یه سقط توی هفت هفته داشتم و کورتاژ شدم
الانم یه بارداری پر خطر و پر از ریسک و استراحت مطلق و …خیلی فشار رومه
شبا تا صبح بیخوابم و کابوس میبینم
خیلی داره سخت میگذره فکر و خیال زایمانم بیشتر کلافه ام کرده اینروزا…

نگران نباش عزیزم ایشالا ب سلامتی زایمان کنی🥲

درک میکنم منم گاهی این حسو دارم،دکترم شنبه بهم تاریخ عمل میده🥲

منم از وقتی اومدم تو ۸ماه اینجودی شدم
همش استرس دارم و فکروخیال

خو تو بچه اولته من ک بچه سومم هست هم همزمان باهم دیونم میکنن از گریه و اینو میخام اونو میخام چی بگم غصه نخور عزیز بچه ک بیاد همه اینا یادت میره

گریه نداره ک ،من ک اصلا فک نمیکنم ب این چیزا ، خب استرس یکم طبیعیه ،ولی فک کن اون ووروجک داخل شکمتو میخان بدن دستت همه دردای دنیا یادت میره ،من از خدامه این دوهفته بگذره فقد،

اصلا بهش فکر نمیکنم. میدونم برم تو بحرش خودمو زجر میدم. دارم طوری روی خودم کار میکنم که تو موقعیت قرار بگیرم بعد ببینم چی میشه. فکر کنم میشه خوره جونم. خودمو میزنم به کوچه علی چپ

چند سالته 😄