۷ پاسخ

بزار شنبه بگیر 😂

من یه ماه طول کشید تدریجی گرفتم .یه شبه تجربه ندارم

من صبرزرد ازعطاری گرفتم مالیدم روسینم خودش نخورد

عزیزم من دو هفته است پسزمو از شیر گرفتم تحریه امو‌بهت میگم ولی کامل بخون اول اینکه اومدم خونه مامانم اینا تا بیشتر سرگرم باشه چون اینجا رو‌بیشتر‌ دوست‌داره رفتم‌فروشگاه کلی از خوراکی هایی که‌ دوست داره رو‌براش گرفتم اسباب بازی هایی که دوست داره هم براش از خونه آوردم روزای اول که خیلی میدونستم بیفراری میکنه با اسباب بازی های جدید سوپرایزش میکردم‌تا مدتی سرگرم میشد.پسر من به شدت به‌شدت به شیرم وابسته بود جوری که صبح تا شب آویزونم‌یود با شیر میخوابید شبا حتی . بدون‌شبز اصلا شبا خوابش نمیبرد،حتی تو ماشینمونم تا سوار میشدیم شروع میکرد به خوزدن شیر و‌ول کن نبود!!!اول برنامه ریزی کردم که شیر روز رو قطع کنم! هر وقت میومد سمتم میگفتم شیر رفته پیش خدا یا آبمیوه میدادم یا خوراکی یا بازی میکردم حماسش پزت میشد،روز اول خوب بود و همچنان شب میدادم! روز‌دوم هم به همین منوال گذشت !روز سوم و چهارم به شدت بیقراری کرد یا میبردم پارک یا همون خوراکی و بازی و اسباب بازی میگذروندم!! صبر خیلی زیادی باید داشته باشی به خدا توکل کن تا یه هفته که‌دیدم از سرش افتاد! روز که شد به سر سینه ام عسل زدم خدا خواهی اومد سمتم بهش نشون دادم خواست بخوره دید هم شکلش عوض شده هم مزه داره! گفت کخ😂داد پاییین لباسمو و تا یکساعت بعد بیقراری کرد! وای هر موقع هم دوباره اومد‌نشونش‌دادم خودش اباسمو داد پایین شب که شد شروع کرد به بیقراری چون با شیر میخوابید فقط تازه صدبارم تا صبح‌بیدار میشد دوبازه با شیر میخوابید !با بدبختی ندادم و مقاومت کردم خیلی بزام سخت بود بیتابی خیلی کرد اما توکل‌کردم به خانم ام البنین سریع خوابش برد تا صبح از فرداشم یکی دو‌بار خواست

من روز اول بردمش خانه بازی بعدم پارک کلی بازی کرد شبم بهش گفتیم لالا کرده قصه گفتم خوابید

من مادر شوهرم پوشال با چسب زد روش اومد دید کلی گریه کرد ک ناناش چی شده بعد سرگرمش کردن و بازی و اینا یادش رفت تا شب موقع خواب خیلی اذیت شد بچم فرداش مادر شوهرم رفت تلخک گرفت زدیم روش چون داشت ازم فراری میشد بعد اومد گفت نانا نشونش دادم تعجب کرد ک چرا پوشالا نیستن اومد بخوره دهنش تلخ شد دیگ نیومد هر چند ساعت یکبار میومد مزه میکرد میدید تلخه دیگ‌ می‌رفت...دیگ براش شیر گرفتیم ریختیم تو لیوان نی دار بهش دادیم دیگ همون و میخورد شبا هم بلند میشد بهونه میکرد بهش آب میدادم میخوابید....سختیش یه هفتس

منم نمیدونم موندم

سوال های مرتبط