سلام دوستان
من دخترم خیلی مامانمو دوست داره
مثلا .میریم اونجا همیشه میخاد بمونه انقدر گریه میکنه و جیغ میزنه ک حد. نداره.مامانمم کلی اصرار میکنه بمونه
همسرم میگ ن بچه نباید بمونه جایی
عادت میکنه باین کار راست هم میگ
ولی جاریم میگ باید بذاری عادت کنه گاهی مشکلی هست مجبوری بذاری
نظر شما چیه؟

منم نظر همسرتو دارم نباید شبا جایی‌بمونه باید بدونه قانون خونه شما اینه
کلا وابستگی بده باید بگین میریم دوباره میایم

شوهر منم نمیزاره بمونن خواهر زادم میموند بچه بود ولی همسر من نه خونه خودشون نه خونه ما نمیزاره

شوهرت راست میگه جایی نمونه بهتره شب

بخدا ک از خدامه بمونه ب جز خودم جایی نمیمونه

شب نزار جایی بمون...خودت چجو دلت میاد پیشت نباشه

من قبلا ک بچه تر بود میذاشتم الان نه
اگ ک مجبور بشم میذارم
خودش هم اجازه میگیره ک بمونم🤣 ک با جواب قاطع نه من رو ب رو میشه
ولی خب هفته ای دو هفته ای ی بار بهش اجازه میدم بمونه
ولی امان وقتی با شوهرمه اگ تز خیابون مامانم رد بشه دیگ گریه ک بذار برم پیش عزیز جون
دیگ هیچی میره ی ساعتی میمونه میاد باز😁

منم بچه هام از همون اول عادت داشتن به خانواده همسرم با خانواده خودمم پدرم که نیست با مامانمم اوکی نیستند ولی با خانواده همسرم اوکین منم میزارم بمونن چ پسرم چ دخترم خودمم جایی بخوام برم خونه نامرتب باشه میزارم اونجا میام به کارام میرسم

من خودمم محالفم شب بمونه اما طول روز مشكل نداره من قبلا مادر شوهرم هر جا جشن و مهموني ميخواستم برم نگه ميداشت ميرفتم اما شب خونه بود الانم ميخواد بخوابه شبا بايد خونه باشه اينم بگم كه ميافرت رفتني اذيت شدما خيلي بيقراري خونه رو ميكرد

من با نظر شوهرت موافقم چون بچمو جایی نمیذارم بمونه مخصوصا شبا
ولی مثلا یه وقتایی میرم بازاری جایی میزارم پیش خواهرم در این حد مشکلی ندارم ولی اینکه شب جایی بمونه موافق نیستم

درست میگه جاریت
فردا اتفاقی میوفته حداقل بچت عادت کرده به مامانت
من مجبور شدم ۱۰روز تو بیمارستان بستری شدم و ممنوع بود برام بچم بیات
خداروشکر ازیت نشد فقط بخاطر شیر بهونه میگرفت
وقتی زایمان کردم دخترموهم راحت بودم پیش زندادشم بود چن شب

سلام بچه های منم این طوری ان هم خانواده خودم هم شوهرم هر وقت رفتیم دیگه نمیخوان بیان خونه 🤦

آره بابا اشکال نداره منم دخترمو خونه مامانم میزاشتم دانشگاه میرفتم موقع امتحانا یک هفته هم میشد اونجا باش بعد مهد کودک رفت وابستگی به منو باباش نداشت الآنم پسرمم همینطوره

من خودمم میمونم بعضی اوقات