۷ پاسخ

عزیزم مگه میشه توی این دنیای ب این بزرگی آدم مشکل نداشته باشه؟؟همه مشکل دارن همه گرفتاری دارن،اما نباید خودتو ببازی باید بخاطر دخترت قوی باشی..این چیزایی که تو گفتی ب نظر من چیزه خاصی نیست یا مشکلت اونقدرام بزرگ نیست..من وقتایی که از زندگی خسته میشم و حالم خیلی خیلی بده فقط به وجود دخترم فک میکنم به اینکه اگه دخترم نبود من چطوری میتونستم زندگی میکنم یا حتی وقتی چشمم به دخترم میخوره و میبینم داره بازی می‌کنه تمام مشکلاتم و خستگیام تموم میشه

عزیزم همه به نوعی مشکل دارن و خستن از همه چیز ولی ناامید نشو و به بچه هات فکر کن امیدوارم حالت خیلی زود خوب بشه

عزیزم امیدت بخدا باشه ان شالله روزای سخت هم تموم میشه همه مشکل دارن من خودمم ت شهر غریب تنهام شوهرم 32ساعت سرکاره 16ساعت خونه خیلی شبا تنهام شده تا72ساعت هم نباشه من با دوتا بچه خونه تنهام خیل سخته ولیبع بچه هام که فک میکنم میگم باید تحمل کنم تا اونا شاد باشن

همه یسری مشکلات خودشونو دارن کسی بگه مشکل ندارم دروغ گفته باید بخاطر بچه هام که شده روحیتو حفظ کنی اونا نقطه امنشون تویی

بعضی ها بخت شون سیاهه ،شما هم بخت تون سیاهه هیچ کاری ام نمیشه کرد جز اینکه فقط اینقدر به دعا و نماز روی بیارید از خدا بخواهید یه کم از بار مصیبت هاتون کم کنه

بخدا منم همینم همیشه تنهام خودتو نباز زندگی همینه بخاطر بچه باید قوی بود

منم مثل شمام عزیزم دست تنهام هیچکسم ندارم توی این شهر غریب چاره چیه باید ساخت❤️

سوال های مرتبط

مامان نمکی مامان نمکی ۲ سالگی
#دردودل
چقدر دوسداشتم وقتی مامان شدم کل زندگیمو و وقتمو بزارم برا بچم
لذت ببرم از لحظه لحظش
دوسداشتم باهم بازی کنیم.بریم پارک.شهربازی ن ک الان این کارا رو نمیکنم ولی یجوری شدم همه میگن وسواس گرفتم رو غذاش.
ولی کل زندگیمو شده ی بشقابو عاشق دنبالش
۱ماه دیگ دوسالش میشه و من اونجور ک فکر میکردم نشد لذتشو‌ببرم
همش یا دندون.یا مریضو ویروس.یا غذا گیره کرده.یا از شیر گرفتم اوکی نیس.
خدایا نمیگم از بچم خسته شدم قد تموم داشته و نداشته هام دوسش دارم جونمو براش میدم.ولی دیگ واقعا کم آوردم همش مریضه ندیدم۱هفته کامل این بچه خوب باشه بگرده بازی کنه حتما یچیزیش میشه .
متاسفانه با پسر خواهر شوهرم همسنن هررروقتم بچمو دیده پشتش مریض شده.
الان دوسه روزه هیچ مشکلی ندارد فقط ابریزشو عطسه دوسه روزم هی هیچی نخورده.
بعضی وقتا میگم کاش خدا از من میکشید بیرون دیگ.نمیتونم حرفمو ب کسی بگم چون همه گارد میگیرن مادر بدی هستی ک خسته شدی.خودم خیلی وقتا شده ناهار یا شام با وعده ی بعدی یکی شده ولی غذای دخترمو‌دادم .صدمو گذاشتم براش ولی خدا نمی‌بینه هیچوقت خوب نیس ک خستگی از تنم بیرون بره
نمی‌دونم چیکارکنم.
اینارو با گریه نوشتم واقعا حالم خوب نیس کاش خدا نگاهی میکرد