۱۱ پاسخ

پسرای منم اینجورین فک کنم چون باباهاشونو دوسدارن میخوان جلب توجه و خود نمایی کنن

دقیقا وضعیت ما هم همینه.ولی من مطمئنم چون باباشو‌ خیلی دوس داره اینجوری میکنی.حالا پسر من بهونه گیری نمیکنه ولی به محض اینک شوهرم میاد کلا یه بچه دیگه میشه.....شوهرم خییییلی با بچه بازی میکنه در طول این سه سال شااااید دو‌‌ بار یا سه بار دعواش کرده اونم فقط یه کوچولو تن صداشو بلند کرده خیلی بیرون میبردش تموم این کارا باعث شد پسرم باباشو‌ به من ترجیح بده...باباش که باشه همه چیزش با باباشه.غذا خوردنش لباس پوشوندنش دستشویی بردنش....اوایل خیلی ناراحت میشدم و برو خودم نمیووردم ولی الان دیگه به اندازه اون اولا نه ناراحت نمیشم

عزیزم من این تجربه رو به شدت دارم
قطعا توی رفتار با بچه متفاوت هستید و این تفاوت رو پیش بچه ابراز کردید و اون فهمیده پشت هم نیستید بخاطر همین داره سواستفاده میکنه اگه آرامش زندگیتو دوس داری از این به بعد ن شما و ن همسرت پیش بچه اصلا اصلا از رفتارهای اون یکی انتقاد نکنه چون بچه بفهمه یکی نیستید زندگیتون رو زهرمار میکنه
خودم توی این شرایط بودم که میکم

پسرمنم همینه حتی وقتی مامان بزرگش میاد و...

پسر منم‌خیلی آروم و ساکته.وقتی باباش میاد یهو الکی گریه میکنه.بعد فهمیدیم جلب توجه میکنه تا باباش بغلش کنه

فکر کردم داری در مورد من و پسرم صحبت میکنی.دقیقاااااااا مشکل منم همینه

دقیقا، مشکل ما هم هس

پسر منم دقیقا

دقیقا همینیه
من میگم تو پروش کردی

دقیقا مثل پسر من
تا وقتی باهمیم خیلی خوبه
همین ک شوهرم میاد شروع می‌کنه ب بهانه گیری

مثلا چیکار می‌کنه عزیزم؟

سوال های مرتبط

مامان دوتا پسرام مامان دوتا پسرام ۲ سالگی
سلام خوبین
میگم یه راهکارپیش پامن بزارین 🫠
ارسلان وقتی کسی میادخونمون یامامیریم خونه یکی انگار ی آدم دیگه میشه
اصلا دیوانه ب تمام معنا😐😐میشه میدونمم که کارش فقط واسه جلب توجه
ماتوخونه خیلی براش وقت میزاریم تاجایی ک بتونیم بازی می‌کنیم باهاش ب حرفاش گوش میکنیم
جوری نیست بگیم بی توجهیممم...
ولی یجا ک میریم یایکی میادخونمون ی کارای عجیب و یه اذیتهایی میکنه ن ماروهااااا بچه های مردم رو فرقیم نمیکنه بزرگن یا بچن هی باخنده اولا ک ادااصول در میاره نگاش کنن بعد ک ببینه باهاش بازی نمیکنن یا یسره میزنه یا چیزی بهشون پرت میکنه تا روشون میپره ینی یکی میاد ن طرف آرامش داره ن منه مادر
سعی میکنم حواسشو پرت کنم پرت نمیشه
ن با بازی ن با گوشی وقتی بچسبه دیگه ول نمیکنه ن با روی خوش میفهمه ن با دعوای تنبیه
کار الانشم نیست بگم چون داداشش اومده ن از ۲سالو۴ماه ب اینور اینجوری شده باخودم میگم بشینم تو خونه جایی نرم باز میگم شاید بازی بلد نیست بزار با دونفربازی کنه یاد بگیره
قبل و بعدشم توخونه همش بهش میگم زدن کارخوبی نیس ...زدن بازی نیست
بزنی دوست ندارن باهات بازی نمیکنن اول میگه چشم بعد دیگه نمیفهمه چی بهش میگی 😐😐😐
مامان راد مامان راد ۲ سالگی
سلام مامانا

اگر جایی میرید مهمونی، پارک و … بچه بزرگتر از فرزند خودتون هست خیلی

حواستونو جمعشون کنید چون بچه بزرگتر خیلی چیزا میدونه که فرزند شما نمیدونه

مخصوصا اگر فکر میکنید تربیتش یا حرف زدنش به فاز شما نمیخوره

مثلا ما رفتیم مهمونی خونواده‌ای بودن که دو فرزند داشتن و بچه اول بخاطر شرایط

کم توجهی مدام بچه دوم رو اذیت میکرد، طوری که ضرباتش ادامه دار بود

حتی به طور مخفیانه و از صدای گریه بچه دوم میفهمیدیم اذیت شده

و داشت به بچه منم آسیب میزد که منو پدرش وارد جریان شدیم

اول به آرمی و منطقی و اینکه مدام بگیم با فاصله از هم بازی کنید

و بازیهای مختلف رو پیشنهاد بدیم

اما دیگه دردهای ضربات زیاد شد که من بهش گفتم هیچکس اجازه نداره دست به

کسی بزنه

مامان و باباش ناراحت شدن 😳😳

اما ما و فرزند ما قرار نیست تاوان تربیت دیگران رو

بدیم و از اون ۴ ساعتی که همو دیدیم تا آخرین لحظه حواسمون به پسرمون بود

وقتی برگشتیم خونه پسرم عروسکشو که خیلی دوست داره بغل میکردو بازی میکرد

بعد شروع به گاز گرفتن یا چلوندنش کرد

بعد که آرومتر شد من با تغییر صدا از طرف عروسکش بهش گفتم ناراحت شدم

و کارشو دوست ندارم و دلم میخواد باهام بازیهای… انجام بده

که پسرم اومد بغلش کرد بوسش کرد و گفت من نمیخوام ناراحت باشی

من فکر کردم بازی هست چون فلانی با نی‌نیشون این بازی رو می‌کرد…

اون خونواده مدام به بچه اولشون میگفتن حواست نبود… یا برای بچه دوم

و اطرافیان میگفتن حواسش نبوده

اینجوری میشه که بچه در مقابل کارش مسئولیت پذیر نمیشه و راه

دروغ گفتنو یاد میگیره

کلا خیلی حواستون جمع بچه‌اتون بکنید چون رفتار بقیه مثل ویروس سرایت میکنه

😍😍✌🏼✌🏼