بچم از صبح تا شب آنقدر اااااااا اااااااا میگه مغزمو خورد جدیدا یک سره صدام می‌کنه هم منو هم باباشو ولی تهه دلم همش قصه میخورم چرا آخه اینجوری شد من ریدم تو قسمتم جدیدا مهد میبرم از بچه ها می‌ترسه کسی بهش دست بزنه بدش مییاد مدامم منو میپاد من هستم یا نه

یادمه پسرمو بردم پیش دبستانی بچهایی بودن که تا چندماه مادراشون اونجا منتظر میبودن تا عادت کردن پسرمنم فقط کلمه میگه ولی پسر خواهرشوهرم تا چهارسالگی فقط اشاره میکرد رفت مدرسه به حرف اومد الانم مثل بلبل حرف میزنه کلاس چهارمه

عزیرم من یه شاگرد دارم ۶ سالشه بعد ۵ ماه از گذشت سال تحصیلی هنوز اضطراب جدایی داره، مامانش باید وایسه پشت در کلاس. واقعا انتظار داری بچه ای که هنوز سه سالش نشده نترسه از جدایی از مادرش؟؟! نگران نباش حرف میزنه