۹ پاسخ

هیچی ..ببین این ک به فکرش باشی خیلی خوبه ها ولی لطف نقش مادر رو برای شوهراتون بازی نکنید ..هی نگید برو دکتر اینو بخور اونو بخور .هرکسی باید به فکر خودش باشه تو مامانش نیستی که هی بهش میگی برو دکتر نرو دکتر ولش کن اگر واقعا اذیت باشه میره دکتر ..اینجوری هی بهش میگی بدتر خودش رو لوس میکنه

عزیزم تو مادرش نیستی که بخوای بیش از اندازه دلسوزی کنی
خوبه که نگرانی و بهش میگی باید دکتر بره ولی بدون که تو همسرشی نه مامانش پس بیشتر از حد اصرار نکن بچه نیس خودش لازم بدونه می‌ره
و اینکه کلمات بار منفی و مثبت دارن
من دیدم در جواب اکثر دوستان گفتی میترسم سرطان باشه
عزیزم شما ممکنه با افکارت انرژی منفی دریافت کنی و همون تفکری که ازش می‌ترسی رو جذب کنی

شیرین بیان خیلی خوبه برای معده درد و التهاب
و همین قرص آمپرازول

قرص آمپرازول بخر صبح ها نیم ساعت قبل صبحانه بهش بده بخوره

عین شوهر من

شوهرمن بادفک داره کبد چرب هی مریض پاها شو سوخته توانی کار ندارند هی میگم بره دکتر نمیره واقعا دیوانه ام کرد البته عتیاد هم داره

دوباره زخمش برگشته.
بگو برو تا اولشه دارو بخور وگرنه اگه عود کنه دو هفته خونه نشینت میکنه مرد

مثل اینکه همه مردا همینن..
شوهر من بیلی روبین کبدش بالا پایین میشه
بیماری خود ایمنی داره
موهاش دسته دسته می‌ریزه
چشمش باید عمل کنه
واسه هیچکدوم نمیره دکتر..
فقط منو حرص میده

شوهر منم همینه
معدش مشکل داره فشارخون داره
کلیش مشکل داره
پاش درد میکنه
دندوناشو نصفشو درست کرده هنوز نصفش مونده

سوال های مرتبط