۱۰ پاسخ

اره منم باخودم میبرمش میزارم توتشت قبلااسباب بازیم میبردم الان اونم نمیبرم باآب سرگرم میشه دستاشوهی زیرآب میبره میپاچه بازی میکنه منم خودمومیشورم بعددخترمومیشورم بلندش میکنم ازدیوارمیگیره خودش میفهمه تکون بخوره میفته تامن تشتوشامپوایناروجمع کنم بعدباهم دوش میگیریم میایم بیرون تازه خیلی وقتاهمسرمم نیست ک بخوادبیرون بگیره خودم میبرم خودمم میارمش

عزیز من دوتا تشت دارم دوتاشو آب میکنم بچه هامو میزارم تو تشت آب اسباب بازیم میریزم باهاشون بازی میکنن بعد تند تند خودمو زیر دوش میشورم چشمم هم بهشون هست بعد یکی یکی میشورمشون به نوبت خیلی راحته

من هر دفعه باهم میریم حموم اون دفعه ای داشتم خودم میشستم بلند شد تو حموم راه رفت لیز خورد خیلی اعصابم خورد شد

بله میتونم اما باید بیرون کسی باشه که زودتر دخترمو بفرستم بیرون لباس تنش کنه

از ۶ ماه همین کار رو میکنم !یه تشت آب پر میکنم میشونم توش حموم میکنیم بینهایت بچه شلوغی هست ولی انگار متوجه میشه تو حموم ممکنه سر بخوره یجا میشینه

من وان و پر میکنم اون بازی میکنه با آب چنتا از اسباب بازی هاشم میبرم تو حموم منم تو این فاصلع دوش میگیرم اخرسرهم خودشو میشورم

ادم مسترسه سر بخورن

من خودمو نمیشورم چون تو وانش میذارم میشورمش یهو پا میشه میترسم

والا نمیتونم ن بخاطر تکونا و شلوغاش
بخاطر این‌ک‌راحت نیستم بعد اخع با لباس چطوری خودمو بشورم

بهار که راه میره توحموم
نمیذاره من زیردوش برم
به گریه میارمش بیرون😂

سوال های مرتبط

مامان آبان مامان آبان ۱۷ ماهگی
مامانا سلام
این پست رو برای کسایی میذارم که بچه شون از حموم می‌ترسه. پسر منم از حموم می‌ترسید و هربار از اول تا آخر گریه و جیغ و فریاد داشتیم. من دیدم اینطوری نمیشه و سعی کردم بفهمم از چی بدش میاد. اول فک کردم از تماس پاهاش با کف حموم چندشش میشه، براش دمپایی خریدم ولی بی فایده بود. بعد فک کردم از فشار زیاد آب می‌ترسه. وانش رو با فشار کم آب پر کردم ولی اینم نبود. خلاصه بعد از کلی تلاش فهمیدم مشکل بچه با دمای آبه. آبی که روش می‌ریختم و به نظر خودم اصلا داغ نبود از نظر این داغ محسوب میشد. آب رو ولرم کردم، جیغ و داد کمتر شد ولی هنوز حموم رو دوست نداشت.
چن تا کتاب حموم خریدم و یکی دوتا اسباب‌بازی کوچیک مخصوص حموم. یه سفینه کوکی که تو آب حرکت میکنه و یه اردک سوتی. یه بطری خالی میسلار هم که براش جالب بود بردم تو حموم. یه شعر حموم هم از یه کتاب دیگه پیدا کردم و حفظ کردم و موقع حموم کردن براش خوندم. الان اینطوری شده که هر روز حوله اش رو برمیداره، میره پشت در حموم و میگه اَموم :) وقتی هم میریم حموم باید به زور بیارمش بیرون