۵ پاسخ

انشالله ک خدا شفا بده بسپارش به خدا طفل معصوم بی گناهه خدا خودش شفا میده مطمین باش ولی شما چرا تبشو کنترل نکردی که تشنج بشه عزیزم

الهی عزیزم خیلی ناراحت شدم انشالله که هرچه زودتر خوب بشه توکلت به خداباشه براش به نیت حضرت فاطمه ۵ تانمک نظر کن یه آیه الکرسی هم بخون انشالله که ازش مریضی ازش دوربشه

خدا کمکت کنه عزیزم

عزیزم مطمئن باش سالم سالمه
منم مثل تو هزار تا دکتر فرستادن
بخاطر کمبود وزن
اخر هم ی ازمایش گرفتن یک ماهه پیش
هفته دیگه جوابش اماده میشه و من قلبم الان داره از جاشکنده میشه

عزیزم ما مادرا تو هر شرایطی نگران هستیم بهتره ما تلاش خودمونو برای سلامتی بچه ها بکنیم وبقیه بسپاریم به خدا که مهربونتر از ماست برای بچه هامون انشالله به حق این ماه عزیز هیج مادری ناراحتی غم اولاد نداشته باشه و شما هم به آرزوی قلبیتون برسی آمین

سوال های مرتبط

مامان رستا مامان رستا ۵ ماهگی
تو رو خدا کمکم کنید دخترم یک ماه و نیم درگیر اسهال بود از وقتی هم دنیا اومد روزی شیش تا هشت بار و مدفوع می کرد دوماه اول وزن گیریش عالی بود تو دوماه یک کیلو و هفتصد اضافه کرد اما ماه سوم پنج روز قبل سه ماهگی رفتم چهارصد گرم دکتر برا کنترل اسهالش شیر خشک داد بخوره دو سه روز اول نخورد الان به زور میخوره شیر خودمم این چند روز کم شده قبلا با اینکه اوایل زایمان شیر عالی و زیادی داشتم بعدش آبکی شد ولی بازم شیرم زیاد بود این چند روز هم شیرم و با شیردوش می دوشیدم ولی نمی‌دونم چرا شیرم یهو کم شده و سینه هام شل و نرم هرچی پودر و قطره شیر افزا میخورم بی فایدست نمی‌دونم نکنه باردار باشم آخه یکبار رابطه محافظت نشده داشتیم حین اینکه آب منی بیاد سریع بیرون کشید نمی‌دونم باردار شدم یا نه اصلا گیج گیجم همش میگم چرا یهو شیرم کم شد بچم اصلا سیر نیست نهایت روزا شیرخودم و میخوره میخوابه شب میشه زیر سینم گریه می کنه هیچی تو سینم نیست اصلا شیر خشک هم نمیخوره 😔
مامان رستا مامان رستا ۵ ماهگی
خانما دخترم وقتی دنیا اومد 2450گرم بود دوماه اول شیر خودمو می دادم دخترم و با شیر خودم ماهی 800گرم اضافه می کرد متاسفانه بعد یه مدتی شیر خودم کم شد طوری که از هر سینه در حد یکی دوبار میتونم شیر بدم هر راهی رفتم برا زیاد شدنش از کپسول لاکتاول و پودر شیر افزا گرفته تا خوردن ماهی دلیل کم شدن شیرم نمی‌دونم مریضی بود یا زجر‌ و استرس هایی که این مدت کشیدم کم شده یا چیز دیگه خلاصه تو چهارماهگی دکتر گفت شیر خشک بده بهش وزنش اون موقع سه روز مونده به چهارماهگی چهار و صد بود متاسفانه از بخت کج و شانس بد ما خودم و دخترم مریض شدیم و رستا وزن کم کرده روز یکم عید پنج کیلو و نیم بودش خیلی کم وزن اضافه می کنه الان گمون نکنم شیش کیلو هم باشه تازه اگر هم باشه چون امروز رفته تو پنج ماه به نظر من کمه می‌خوام شروع کنم بهش کمکی و غذا بدم از چی شروع کنم خواهر شوهرم دیشب می گفت سرلاک من بچه اولمه نمی‌دونم روزی چقدر بدم تو رو خدا هرکسی تجربه ای داره می‌دونه چی بچه رو چاق تر می کنه به من بگه شاید یه مادر دیگه هم دید بدردش خورد با شیر خشک وزن اضافه می کرد ولی یه مدته نمی‌دونم به چه دلیل کم شیر میخوره
مامان رستا مامان رستا ۵ ماهگی
خانما بچه کوچیک چه شکلی تشنج می کنه خدایا دارم سکته می کنم دیروز دکتر خصوصی بودم دیشب یه نفر یه چیزی نوشته بود تو سایت که با دخترم مقایسه کردم حس می کنم حرکاتش تشنج بود اول اینکه دخترم وقتی خوابه یکی از دستاش و مثلا تکون میده دوم اینکه تازه وقتی دنیا اومده بود یادم نیست ولی مطمئن هستم زیر یک ماه بود یک بار روز بارونی دخترم و بردیم دکتر بعد تو ماشین که بودیم کلا تو حالت عادی هم صورت دخترم سرد هست ولی اون روز نمی‌دونم به خاطر اینکه زیاد سرد بود لباس و کلاه سرش بود اینجوری باشه یا نه دخترم عرق سرد کرده بود اما بدنش گرم بود خلاصه تو ماشین نشسته بودیم دخترم چند دقیقه به یه نقطه خیره شده بود حتی پلک هم نمی‌زد من خیلی ترسیدم صداش هم میزدم بازم تکون نمی‌خورد چشاش تکون دخترم که دادم تو بغلم بود وایساد گریه چند شب پیش هم رفتم خونه همسایه دیوار به دیوار بابام دخترم دورش و پوشنده بودم داخل قنداق فرنگی هم بود وقتی اومدیم قنداق و باز کنیم بدنش شروع کرد به لرزش و لرزیدن حتی خواهرمم بود ما گفتیم تشنج هست دختر همسایه گفت نه لابد سردشه باز دو دل بودم من فکر می کردم تشنج با تب بالا هست نگو اصلا فکر کنم تب نداره