سلام خانوما من یه مشکل عجیب غریب دارم توروخدا راه حل بدین بهم، اول اینو بگم که دخترم از بدو‌ تولد وقتی ادما دورش بودن و شلوغ بود دورش سینه رو نمیگرفت..یعنی عادت داشت تنهایی من و اون باشیم تا خوب شیر بخوره از سینه،حتی توی بیمارستان شب ک سکوت بود و خلوت بود پرستارا سر شیفت بودن خوب شیر میخورد ازسینه ولی صبح ک بخش شلوغ شد دورش شلوغ شد نمیتونست شیر بخوره کلا از همون بدو تولد واقعا از شلوغی و ادما بدش میومد از اون‌طرفم خداروشکر ن کولیک شدید داشته ن رفلاکس،ولی جدیدا شبایی ک مهمون میاد برامون یا مهمونی میرم یا خونه ی مادربزرگ هاش میبرم خیلی خیلی کلافه و بی قرار میشه حتی ی نفر ادم ب غیر از من و‌باباش و‌مادر بزرگ و‌پدر بزرگش ببینش اون سیستمش بهم میخوره منو همسرم واقعا موندیم چیکارکنیم حتی عمه هاش داییش هم ببیننش حساس شده،وقتی ادما هستن میخنده براشون بازی میکنه ولی وقتی میرن تاصبح نمیخوابه بهونه میگیره یا شیر نمیخوره راه حلی دارین؟چیکار باید بکنم اصلا

تصویر
۵ پاسخ

من وقتی مهمون میاد میره یا ما میریم مهمونی . حتما صدقه میدم همیشه سریع . و اسپند هم دود میکنم . چون بچه کوچولو ها رو خیلی سریع چشم میکنن چون ناز و کوچولوین همه خوششون میاد . برا ی همین بعدش بداخلاق میشن همیشه . و اینکه بنظرم قبل اینکه مهمونی بری یکم شیر بدوش که تو مهمونی با شیشه بهش شبربدی راحت تر میخوره تا سینه .
چون بچه ها اکثرا دوس‌دارن سینه رو توی ارومی تو اغوش مادر بخورن. همیشه هم موقعی ک تو خونه شیر میدی بهش باهاش صحبت کن . که خیلی به سکوت عادت نکنه

دخملیه ما دوس نداره شلوغی رو 🤭🤩❤️

امروز بساط ما همین بود
رفتم خونه مادربزرگم از اول گریه میکرد و هی بغض داشت فقط بغل من مادرم پدررم یا باباش میموند حتی باهاش از فاصله حرفم میزدن گریه میکرد
هیچی دیگه من و دختر تا آخر اکثر مهمونی رد تو اتاق موندیم
الان هم بعد از کلییییی گریه و غر زدن تازه خواب آلود شده میخواد بخوابه
هیچ چاره ای نیست همه بچه ها این حالتی میشن طبیعیه و کاریش نمیشه کرد باید صبوری کنیم بزرگ شه

پسر منم مهمون بودنی انگار راحت نیس دوست ندارع زمین بخابه

دختر منم از آدما میترسه هر جا میرم کسی بیاد سمتش جیغ میزنه و گریه میکنه وقتی هم بیام خونه تا چند ساعت گریه میکنه بعد میخوابه واقعا موندم چه کنم

سوال های مرتبط