۵ پاسخ

من خودم برام پیش اومده
خوراکی دست کسی دیده
میگم باید صبر کنیم رفتیم فروشگاه می‌خریم
حتما هم سعی میکنم تا آخر شب بخوره
ولی اون لحظه هیچ وقت رو نمیندازم تا از کسی بگیرم براش

توی مترو هم گریه کنه بگه من میخوام بشینم روی صندلی
براش توضیح میدم باید منتظر باشیم و اگر کسی بلند شد نوبت ماست
بنظر من باید مالکیت و نوبت رو از همون بچگی یاد بگیرند
من جای اون مادر بودم هیچ وقت آن کار رو نمی‌کردم
الان بنظر خودم پسرم قانون مند بار اومده
نباید لوس و نازپرورده بار بیان بچه ها مخصوصا پسر

بنظر منم بچه رو باید با عزت نفس بار اورد

این حرکات غلطه
حالا نمیکم با خشونت با بچه برخورد کرد
اما قانون مداری و جدیت رو رفتار والدین باعث میشه بچه هم یاد بگیره و واقعا هم نسل باهوشی هستن از نوع نگاه متوجه منظور والدین میشن

به نظرم حالا کیک دلش خواسته ولی اینکه کنار پنجره بشینه نه دیگه بچه هر چی بخواد نه

اشتباه پشت اشتباه
بچه باید بدونه ک هرچی خواست همون لحظه فراهم نمیشه
اینجور در آینده یه آدمی میشه هیچ تلاشی برا رسیدن ب خواسته هاش نمیکنه فقط منتظره یکی بیاد نیازهای زندگیشو براش رفع کنه
آیندش هم نابوده

ادامه ...

تصویر

سوال های مرتبط

مامان گیلاس👼(◍•ᴗ•◍) مامان گیلاس👼(◍•ᴗ•◍) ۲ سالگی
مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۲ سالگی
خواهشا کسی نیاد اینجا نصیحت بنویسه راجع به چیزی که میخام بگم امشب پسرم رو برده بودیم پارک یه پارک تو یه منطقه ی بالا شهر همه بچه ها تو قیمت وسایل بازی خوشتیپ بودن و تمییز و مرتب پسر من افتاده بود دنبال بدتیپ ترین بچه ی دنیا والبته شلخته ترین و نچسب ترین که یعنی واقعا خواستنی نبود من اصلا به ایناش کار ندارم خیلی چرک بود و کفش نداشت جورابم نداشت فقط این یه دونه بچه تو پارک اینطوری بودپسر من ثانیه ای ولش نمی‌کرد مدام دنبالش میرفت هر کاری اون میکرد اینم میکرد با همون پاهای برهنه مثلا دویید رفت تو دشویی پارک که شوهرم بدو بدو رفت پسرم رو گرفت ما جفتمون خیلی مایه شدیم ولی من چیزی نگفتم بغلش کردیم رفتیم نگم چه اشکایی می‌ریخت واس اون بچه چون مطمئنم پارک نمیخاست اصلا بازی نکرد فقط چسبیده بود به اون رفتیم یه پارک دیگه که از دلش دراد مطمئنم باورتون نمیشه اینجا هم رفت نچسب ترین و نخواستنی ترین و کثیف ترین بچه رو انتخاب کرد ما شُکه شدیم شوهرم خیلی خیلی ناراحت شد گفت لابد بزرگم شه میخاد بره دنبال آدمای به درد نخور این بچه هایی که میگم دقیقا اونایی بودن که پدرومادراشون تو پارک ولشون کرده بودن واصلا نمیدونستن کجا هستن من بارها از پسرم وقتی میبرمش بیرون این حرکت رو دیدم ولی به شوهرم نگفتم ولی واقعا فکرم رو مشغول کرده چرا باید بره دنبال بچه های کثیف اونایی که کسی کاری باهاشون نداره شلخته هستن و......