۱۳ پاسخ

ما مامانا خیلی گناه داریم🥲

وای 😐دختر حواست باشه

یاد خودم افتادم روزای اول بعد زایمانم خو کمبود خواب داشتم شدید میشه تا دو روزم نخوابم بعد ک یکی دو ساعت میخوابیدم بیدار ک میشدم انگار تو هپروت بودم گیجه گیج ی حرفایی میزدم مامانم می‌گفت پ چته کجایی تو 🤣🤣🤣

من چند روز پیش شیشه شیری ک شیر خودم توش بود گذاشتم زیر اب فک کردم اون یکی شیشه خالیس خواستم بشورمش🤕کلی شیر حیف شد باکلی زحمت پررش کرده بودم😫

🤣🤣🤣🤣🤣

😅😅😅🤣🤣🤣

منو بگو یهو از خواب نصف شب باترس پریدم دیدم بچم سرجاش نیس یهو دیدم کنارم خابوندمش رو تخت 😂😂😂😂😂بار دوم روپاهام قنداق شده خابیده ومن نشسته خابم برده

🤣🤣🤣وای عالی بود

😂😂😂😂

خوب بود شوهرت رسید وگرنه میکردی دهن بچه😂

دقیقا میفهمم چی میگی
خیلی سخته واقعا 🥲

خدا رحم کرد🥲

🤣🤣🤣🤣

سوال های مرتبط

مامان امیر حسین 👶🏻 مامان امیر حسین 👶🏻 ۱ ماهگی
الان یه چیزی یادم اومد چقدر دیونه بودم وقتی رفتم برای زایمان همش میگفتم نکنه بچمو با بچه ی دیگه عوض کنن نکنه بعد من نفهمم اینا 🤣وقتی بچه رو از شکمم در اوردن صدای گریشو شنیدم فقط چیزی نمیدیدم چون پرده زده بودن بعد بهشون گفتم بیارین بچمو ببینم کوش بعد دستیار دکتر گفت بردنش رفت 😐. گفتم چرا خب اول میزاشتین ببینمش توروخدا بچم با بچه های دیگه قاطی نشه بعد خندید گفت نه خانم چجوری قاطی بشه اسمش روی دستبند دستش نوشته شده از عمل تموم شدی بیرون بهت نشونش میدن بعدش میدن دست همراهت خلاصه اینجا دلهره گرفتم گفتم وای الان مطمئنم عوضش میکنن من چجوری تشخیص بدم بچمه یانه کلن خیلی فوبیای این اتفاق رو داشتم چشمم به در بود که فقط زودتر تموم بشه بخیه زدن و منو‌ببرن بیرون ببینمش بعدش که از اتاق عمل بردنم ریکاوری بچمو اوردن پیش صورتم گفت بیا اینم بچت ببینش همین اول که نگاش کردم وای کپی شوهرم بود 🤣🤣🤣 فهمیدم این اصلا بچه خودمه بابا مشخصه کلن مو‌ نمیزنه خیالم راحت شد خندم گرفته بود بخاطر این افکارم 😐😂 بعدش بچم یجوری بود انگار شوهرمو کوچولوش کردن گذاشتن کنارم 🤣🤣🤣