۷ پاسخ

حالا دختر من همه اینارو به باباش میگه دستاشو میندازه گردن باباش می‌خوابه.منم مثل هویج به افق خیره میشم🫤

منم دخترم میگه اگه نباشی من تنهام گریه میکنم میترسم از پیریم خوشش نمیاد میگه پیر نمیشی🤣

حالا دختر من میگه مادر من همه کارای خودمو میکنم اگه رفتی پیش خدا غصه منو نخوری هااا نگران من نباشی هااا😐

عزیزم‌ تنتون سلامت

دختر من وقتی پرسید مردن یعنی چی گفتم آدمایی ک میمیرن میرن اسمون پیش خدا میمونن مدام میگه اگه بری آسمون من دیگه این زندگی رو نمیخوام تنها نمیتونم زندگی کنم به خدا میگم منم ببره آسمون! یا میگه دوست ندارم پیر بشید اونوقت مثل پیرا راه میرید من ناراحت میشم گریه میکنم

مادرشوهرم یه مدت میرفت بهشت زهرا هی خوراکی میاورد برای دخترم بعد دخترم این جور بامردن تقریبا آشناشد بعضی وقتا میگه مامان اگ مردی کی غذابرام درست کنه گفتم نگران نباش یه پرس غذااندازه یک هفتته بابا برات میگیره🤣ولی منم بغض میکنم با حرفش

پسر منم میگه میترسم بری پیش خدا من تنها بشم میشه تا وقتی بزرگ نشدم پیش ام بمونی

سوال های مرتبط

مامان خوشگلم مامان خوشگلم ۴ سالگی