۵ پاسخ

دقیقا منم همین حال و هوا رو دارم 🥺
روزای اول واقعا سخته و پر از ترس و استرس بچه درست نمی‌خوابه شب و روز براش معنا نداره یه وقتایی شیر نمیخوره یه وقتایی اونقدر زیاد میخوره که دل‌درد میشه با کمترین سرما یا گرمایی بدنشون واکنش نشون میده و خیلی مسائل دیگه ولی وقتی سه ماهشون کامل میشه واقعا خیلی شرایط آسونتر میشه
من این روزا که به دخترم نگاه میکنم باورم نمیشه این همون نوزاد کوچولو و ضعیفی بود که من بخاطر شیر نخوردن و زردی و دل‌درد ها و شب بیدار هاش چقدر عذاب کشیدم و کلا شخصیتم از یک دختر نازنازی تبدیل شد به یک مامان پوست کلفت که با وجود زخم زایمان تا صبح باید بالای سر بچم کشیک میدادم😅ولی خداروشکر الان خیلییی شرایط راحت‌تر شده

چجوری اونوقت؟

🥺🥺🥺🥺🥺🥺

چجوری عزیزم خودش میخابه؟

خدا رو شکر ما همچنان درگیریم ولی

سوال های مرتبط