تجربه زایمان
قسمت پنجم:

اون روز چقدر گریه کردم زار زدم که توروخدا!من توان طبیعی ندارم!بزارید حداقل برم خصوصی سزارین کنم!گفتن دیگه مسئولیتش پای خودته از اینجا رضایت شخصی باید بدی بری،رفتی هر اتفاقی افتاد مقصر خودتی و بچه ات دستگاه بخواد باید وسط اوضاع چهارشنبه سوری با آمبولانس بیاری و چون اینجا دنیا نیومده،برات تعرفه آزاد رد میشه شبی ۱۲ تومن😐گفتن اینجا هم میتونی سزارین شی اما ۳۰ تومن میشه،گفتم اشکال نداره قبول میکنم اما به این راحتی نبود!سزارین اختیاری هم علاوه بر ۳۰ هزینه عمل،کل هزینه ها رو خصوصی میکرد!هزینه هر شبی که بستری بودم با تعرفه آزاد خدا میلیون درمیومد،روزی سه تا سونو،ده بار nst!یک هفته‌ بستری ۶۰-۷۰ تومن درمیاورد،به علاوه ۳۰ هزینه عمل و اگه بچه هم دستگاه میخواست شبی ۱۲،واقعا از توانم خارج بود و بعید میدونم آدمای زیادی باشن که بتونن همچین ریسکی رو بپذیرن!نه راه پس داشتم نه راه پیش و با اشک و آه و لرز راهی زایشگاه شدم،منی که تو کابوس هم نمیدیدم طبیعی زایمان کنم...

تصویر
۵ پاسخ

بعد چی شد گلم🥲🥲🥲🥲🥲

خب ادامش

چه خاطرات تلخی واقعا

بمیرم برات🥺🥺😭

عزیزم چقدر استرس بهت وارد شده من که دوست داشتم طبیعی بیارم سزارین اورژانسی شدم ۱۰ شب و هنوز درد دارم و همش میگم کاش شرایطی بود میتونستم طبیعی بیارم

سوال های مرتبط