۱۶ پاسخ

منو می بینی؟
شدم ی پاچه گیر ب تمام معنا از دست ریخت و پاشاش

اوووووف نگو ک دلم خونه🥲
هرروشی رو امتحان کردم جواب نداده، میریزه و جمع نمیکنه اهمیتم نمیده😐

من خیلی عصبی میشم خسته شدم از خونه ریخت و پاش دیگه بهشم میگم نریز یا جمع کن اصلا گوش نمیده مدام در حال جمع کردنم چون خونه شلوغ منو عصبی میکنه

پرت میکنه تو کل خونه زیر مبلا میگم نریز جمع که اصلا دیگه بیخیال شدم آخرشب جمع میکنم خودم

سلام تبسم هم همین طوری هست قبلا که تو پذیرایی هم می‌ریخت الان فقط اتاقش و میریزه بهم منم چون اعصاب ندارم داد میزنم بمیرم برای بچم از داد می‌ترسه خیلی عذاب وجدان دارم ایشالله ترسش از داد بریزه
ولی واقعا دست خودم نیست یه پسر ۱۰ ماه هم دارم اعصاب نمونده برام

من از پارسال که سه سالشون بود بارها گفته بودم میارید بعد جمع گنید،خیلی منظم بودن اما امسال که بزرگتر شدن بدتر شدن،ولی باز باید خودشون جمع کنن ،خیلب کم پیش میاد من جمع کنم یوقتهایی بهشون کمک میکنم و باهم جمع میکنیم، ولی بارها تکرار میکنم که باد بگیرن نمیخوام بزرگ شدن شلخته و کثیف بار بیان

منم حساس نیستم واسه بریز و بپاش بچه س دیگه باید بچگی کنه و بازی کنه ولی بهش میگم ک بازی کردی تموم شد جمع کن بعضی وقتا گوش میده قشنگ جمع میکنه بعضی اوقات هم اصلا اهمیت نمیده

پسر منم همینه کاری نمیشه کرد

با بازی ازش بخواه جمع کنه

اگه منظورتون بچه ۴ سال و هفت ماهتون هست ..باید بگم همسن دختر منه.بله ریخت و اش رو خودش باید جمع کنه.گاهی کلافه میشه میگم کمک کنم زود جمع کنیم.ولی کلا اتاقشو خودش مرتب میکنه
من فقط جارو میزنم هفته ای یکبار

منک دیگ بیخیال شدم خیلی حساس بودم شوهرم میگفت نکن بچه ست بچه ای ک دورش شلوغ باشه ذهنش باز تر میشه و بچه ی سالمیه و فلان دیدم راست میگ الانم اصلا برام مهم نیست فقط و فقط بچه ام مهمه

تصویر

ربختنو ک می‌ریزه جمع کردنش گاهی اوقات حوصله داشته باشه بگم جمع می‌کنه گاهی اوقاتم میگم باهم جمع کنیم میاد کمک می‌کنه ولی بعضی وقتا ام شده ک اصلا نمیاد جمع کنخ

اصلا جم نمیکنه بشدت شلختس اتاقش جای سوزن انداختن نی بشدت خرابکار شلخته و بی اهمیته.اتاقش افتضاح پذیرایی روهم ب گندمیکشه منم مدام عصبیم هم ازشلوغی هم ازاینکه مهمون سرزده نیاد یوقت

سلام عزیزم
من اگه خودم باشم برام مهم نیست ریخت و پاش ولی چون باباش وسواس و مرتبه منم دائم در حال غر زدنم که جمع کنه گاهی موفقم خودش جمع میکنه گاهی با کمک هم جمع میکنیم گاهی هم میوفته رو لجبازی

من خودم حساس نیستم شوهرم خیلی حساسه سعی میکنیم تا وقتی اون بیاد جمع و جور کنیم

ازش میخوام جمع کنه
زیاد باشه کمکش میکنم

با بازی و زبون جوری ک اونم ی نوع بلزیه باهم جمع میکنیم

سوال های مرتبط

مامان بهراد و برسا مامان بهراد و برسا ۷ ماهگی
مامانا تو رو خدا بیایید خواهرانه و منطقی منو
راهنمایی کنید.
شاید از نظر خیلی ها موضوع  پیش پا افتاده باشه ولی تحملش برای من سخته
ما ۴ ماهه اومدیم توی خونه جدید اینجا بچه ها از صبح میان توی حیاط ساختمان بازی تا شب دنبال بچه منم میان که بره باهاشون بازی گاهی اوقات حتی واسه ناهار یت شامم به زور میاد توی خونه.
از طرفی بچه ها با دست فوش های بد میدن که متاسفانه پسرم منم میاد خونه میگه فلانی این کارو کرد.
چند روز پیش هم یکی از بچه ها جای خصوصی شو نشون داده بود.
امروز پسرمو صدا کردن که بره بازی من دیدم صدای بچه ها نمیاد بلافاصله پشت سرش رفتم پایین دیدم بچه ها دارن آروم صحبت میکنن پسرمو آوردم بالا و در رو قفل کردم الان که از پسرم پرسیدم چیکار میکردن گفت جای خصوصی شونو نشون میدادن.
من زیاد نمیزارم پسرم بره بیرون.
عصر همه خانما پایین بودن بهم گفتن نمیزاری پسرت بیاد بیرون منم گفتم بچه ها بی ادبن  خوشم نمیاد یاد بگیره یکیشون گفت منم بچه اولمو خوب تربیت کردم ولی سر دومی بیخیال هرکار میخواد بکنه آخرش یاد میگیره (این خانم مدیر مدرسه هم هست) یکیشون گفت بچه اوله حساسی واسه دومی خوب میشی.
ولی من ده تا بچه هم داشته باشم نمیتونم نسبت به تربیتش بی تفاوت باشم.
این مدت هم پسرمو چندتا کلاس ثبت نام کردم. عصرها هم شوهرم بره بیرون  ماهم باهاش میریم  که پسرم نخواد بره توی حیاط.
وقتایی هم که میره یا دنبالش میرم یا از بالا نگاهش میکنم.
ولی کم آوردم نمیتونیم جابه جا بشیم چون سر همین خونه کلی بدهی داریم.
دیگه نمیتونم زیاد برم از خونه بیرون با بچه کوچیک سخته برام.
خسته شدم