۳ پاسخ

من فعلا قصد ندارم جاشو جدا کنم. یه دونه بچه دارم. بعدها غصه میخورم ک چقد زود جاشو دور کردم. شاید از نظر دکتر و روانپزشک کارم اشتباه باشه. ولی حال دلم مهترتر از نظر بقیه س.
میخوام تا جایی ک میتونم از اغوش بچگونش استفاده کنم...خیلی زود بزرگ میشن... بزرگتر میشه عاقل تر میشه خیلی راحتتر اتاقش و تختشو انتخاب میکنه.

اتاقم جا نداره تخت پسرمو کنارمون بذارم
ولی پسرم رو تخت ما می‌خوابه
بعضی وقتا با پدرش دوتایی تو حال میخوابن،
با اینکه پدرش هست ولی بازم منو صدا میکنه،
منم فعلا قصد ندارم جدا کنم

دخترم تختش کنار ماست رو تخت خودش می‌خوابه .و حالا حالا قصد ندارم جداش کنم چون حداقل شب با خیال راحت میخوابم

سوال های مرتبط

مامان امیرسینا مامان امیرسینا ۲ سالگی
سلام دیشب پسر دو سال و نیمه توی خواب گریه شدید کرد و خواستم بغلش کنم نگذاشت بعد گفت نمی‌خواد بخوابه و چراغ روشن کنم و موتور سواری کنیم یعنی سوار سه چرخه اش بشه ساعت حوالی چهار صبح بود یه کم بیدار بودیم و هی اینو می‌خوام و اونو می‌خوام منم دستش دادم تا اینکه دوباره یه جیغ بدحوربلند و وحشتناکی زد رفته بود کنار پنجره اتاق و بیرون نگاه میکرد نمی‌دونم چی دید اونجا منم از صدای جیغ ممتد پسرم بدجور ترسیدم هرچی ازش پرسیدم چی شده چی دیدی هیچی نگفت فقط مربع و گریه و بعد گفت که ویژه ویژه یعنی سوسک روی من حرکت می‌کنه آنقدر میترسید که اصلا نمی‌خواست پاشو زمین بذاره و چراغ روشن بود تا هفت صبح بیدار بود و بعد خوابش برد البته تو اتاق خودش نه که خواستم ببرم اتاقش با همون حالت خواب و بیداری مقاومت میکرد نمی‌خواست تو تخت خودش بخوابه و میترسید من صبحش دعواش کرده بودم شدید سر اینکه با مداد چشم های من که بارها از ش خواسته بودم بهشون دست نزنه روی فرش رو نقاشی کرده بود نمی‌دونم چیکار کنم میترسم در آینده رو روانش این ترس و پانیک آتاک تاثیر بدی بذاره عذاب وجدان داره میکشدم