سلام خواهرا میگم شده براتون اتفاقی بیفته که بعدا یهو ذهنتون بره سراغش دی ماه برا مادرم اتفاق وحشتناکی افتاد قربون خدا برم بهمون لطف بزرگی کردو معجزشو بهمون نشون داد ولی من هنوز تو اون اتفاق گرفتارم دلم میلرزه یهو یادم میفته بی اختیار گریه میکنم تمام ترسم شده اون روزا حرفا خودمم ازشون دورم و تمام نگرانیم شدن پدرمادرم دعا کنید برام خدا سایه همه پدرمادرهارو بالاسر بچه هاشون حفظ بکنه پدر مادر منم بین بقیه

انشاالله خدا سلامتی و عمر با عزت طولانی به پدر مادرا بده برا ما هم همین طور
خیلی سخته منم استرس میگیرم صبح شب یادم میفته گریه میکنم آنقدر به خدا التماس میکنم
حتی پسرم که وقتی به دنیا اومد مریض شد مردم زنده شدم خدارو شکر خوب شد ولی فقط سرما نمیخوره شکر میریزم که خدایی نکرده نکنه چیزی بشه این استرس هم دیوونه کرده خیلی بده 😥

عزیزم هی ارتعاش نفرست بسپار ب خدا

خدا همه ی پدر مادرا رو حفظ کنه و سایشون را بالا سر بچه هاشون نگه داره، به اونایی هم که پدر و مادرشون رو از دست دادن صبر ایوب عطا کنه، الهی آمیین❤

انشالا سایشون همیشه بالاسرتون باشه عزیزم منم همیشه این استرسو داشتم منم از خانواده دورم همیشه میترسیدم یه روزی گوشیم زنگ بخوره خبر بدی بهم بدن بابام مریض احوال بود.وقتی بد موقع گوشیم زنگ می‌خورد تا یه ساعت قلبم تند تند می‌کوبید آخرشم سرم اومد بابام از دست دادم وخبرشو همونجوری که همیشه تصور می‌کردم بهم دادن انشالا هیچ کس داغ پدرو مادرشو نبینه خدا بومادران شما هم سلامتی بده توروخدا به چیزای خوب فکر کن

بله،وچقدتلاش کردم که بعد۲سال تازه تونستم باهاش کناربیام،وچقدشبها گریه کردم وحشتناکتر از شبا صبح بودکه ازخواب بلندمیشدم

آره🥲🥲پدر منم چند سال پیش مشکلی قلبی پیدا کرد یعنی مردم الآنم استرسش باهامه