۶ پاسخ

چقد زود ازمایش خون دادی وایمیستادی ۱سالکی

وای دختر نگو پسر من زردی گرفته بود ۳روزش بود گفتن زردی خیلی بالاست سرم هم بهش وصل کرده بودن پرستارا میخواستن بهش آنژیوکت وصل کنن رگ پیدا نمیکردن چندبار بچمو سوراخ سوراخ کردن وای آخرش دیگه من ضعف کردم گفتم بلد نیستین بیخود میکنین دست میزنین شوهرمم داد و بیداد راه انداخت

دقیقاااا
من ب حدی اون موقع حالم بد میشه ک میگم هرلحظه ممکنه سکته کنم اصلا نمیتونم پسرمو بغل بگیرم‌اینقد ک دست و پام میلرزه و هول میکنم

عزيزمم🥺🥺وقتي ستيا ٤-٥روزش بود و براي زردي بستري شد وقتي داشتن از بجهدها خون ميكرفتن ميگفتن مامان برم اونور نگاه نكن اما قبل اينكه صداي گريه بچه بلند شه اشك مامان سرازير ميشد☹️☹️☹️

حالا ببین من چی کشیدم،نیهادم از روزی که دنیا اومده تا الان ۲۷ بار سوزن تو بدنش رفته😭😥

چ قشنگ گفتی دقیقا حرف دلم بود من که خودمم انقد گریه میکردم اومده بودن منو آروم میکردن😅

سوال های مرتبط

مامان امیر حیدر مامان امیر حیدر ۶ ماهگی
کاش نه از سر دلسوزی نه از سر خود نمایی و بلدم بلدم برا بچه ی بقیه دایه مهربان تر از مادر نشیم
پسرم تیروئیدش رو ۶ بود با مادر شوهر متخصص غدد بردیمش یه دوره ۱۲ روزه یه دور یه ماه قرص نوشت و آزمایش دیروز آزمایش دوره یه ماه را با مادر شوهرم بردیم نشونش دادیم گفت ۳است ولی چون با دارو امده پایین باید تا ۳سالگی قرص بدی یه دوره دو ماه با آزمایش نوشته از اونجا رفتم خونه مادر شوهرم جاری کوچیکه هم بود با یه حالت دوستی خاله خرسه می گه چرا مواد طبع گرم نمی خوری اخه بچه را که نباید قرص داد بهش می گم می خورم ما گوشت گوسفندی از غذا مون کم نمیشه بعدش رفت خونه مامانش هر کاری کردم حرفش مثل پتک هی می خورد تو سرم مادر شوهرم حالمو دیده می گه چیه می گم از دست فاطمه اینجوری می گه مادر شوهرم هم میگه خب رو اینکه همه می گن قرص
به بچه ندین بهتر میگه میگم آخه مامان اون می تونه تضمین بده که اگه به ماه قرصش را ترک کردم بدتر نشه آخه دایه ی مهربان تر از مادر که نباید باشه
مامانا اگه کسی برا بچه اش کاری باید بکنه سختیش ناراحتیش فکرش رو روح و روان خودش هست شما فشار مضاعف نشید تو رو به خدا