فردا صبح میرم ازمایش بتا میدم دعا کنید حامله نباشم😭
از بخت بدم مادرشوهرم اینام همه از امروز تا شنبه دیگه اینجان منم از صبح حالت تهوع شدییییید دارم به زوووور چند لقمه شام‌خوردم اونم قبلش یواشکی یه دمیترون خوردم یکم حالت تهوعم کم شد تونستم چند لقمه بخورم
اگه بفهمن باردارم میکشنمون🤦🏻‍♀️ چون از سه تا بچه‌ش تا الان ۶ تا نوه قدونیم‌قد دارن اعصابشون نمیکشه همش بهم میگه دیگه بچه نیاریا! 🙄 اون یکی دخترپسرش همزمان بچه هاشون ده ماه پیش بدنیا اومد از وقتی بدنیا اومدن تا الان هرروز غصه میخوره و گاهی هم باهاشون دعوا میکنه
الان اگه من حامله باشم بازم یه جنگی خونشون راه میفته 😬🫠
حالا خانواده شوهر که بکنار خودم و همسرم اصلا توانایشو نداریم
همسرم که کلا تو همین یدونه هم بسختی کمک میکنه همه مسئولیتش با خودمه وای بحال اینکه بشن دوتا🤦🏻‍♀️ من رسما دیوونه میشم نمیتونم واقعا
دخترم هنوز خیلی کوچیکه 🥲
بیاین همگی باهم دعا کنید باردار نباشم حالا مشکل هورمونی چیزی باشه حل میشه ولی بارداری واقعا نمیدونم چه تصمیمی باید براش بگیرم که برامون خوب باشه 😬😖😑🤦🏻‍♀️

تصویر
۱۷ پاسخ

سلام سارا جان رفتی ازمایش?🥺 باور کن منم استرس گرفتم برای تاپیکت😆

عزیزم چ تصمیمی بگیری ؟ باردار باشی بارداری دیگه قرار نیس شما تصمیم بگیری واس چیزی ک خدا خواسته باشه ک😅

عزیزم . با بچه کوچیک خیلی سخته
کاش بیشتر مراقبت میکردی
ولی بازم به دلت بد نده هرچی خدا بخواد

من میفهمم چی میگی .شیربه شیردارم جونم داره درمیاد خانواده همسرمم بچه ها کوچیکن پدرشوهرم هی میگه خواهش میکنم دیگه نزایید😂😂ان شالله که ویروس باشه باردارنباشی ولی خب هرچی خیره همون بشه من پریودشدم ولی بازم توهم دارم

روش جلو گیریت چی بوده

اگر بود و خواستی نگهش داری فعلا ب کسی چیزی نگو، بعدشم روزی رو خودش میاره بچه

اگه باردار باشی و روزای پریودت باش و حالت لانه گزینی داشته باشی الانم بی بی چک نشون میده
من 24سیکلم ک زمان پریودم بود لکه لانه گزینی داشتم 26سیکلم بی بی چکم مثبت شد

ن ب دل من ک نیس حامله باشی هورمون استرس همه چی قاطی

هزچی قسمت باش
حالا اگ مثبت بود نگران نشو بیرون بی خیال منم شرایط شمارد داشتم

به مادرشوهرت چه ربطی داره که تو باردار باشی یا نه؟

منم تو همین حالتم

اولا ک انشالله خیره هرچی صلاحه
دوما ب خانواده ها چ ربطی داره اگر خواست خدا بوده هم ب خودت توانش رو میده هم ب شوهرت برکتش رو
بعدشم اگر منفی بود سفت سخت تر جلوگیری کن انقد استرس نگیری

چرا منفی نشون بده؟کی بهت گفته؟یه بیبی بزن صبح.
من روز موئد پر رنگ نشون داد و مثبت بود.
من زمانی که بخوام پریود شم هم حالت تهوع دارم.
شاید هم ویروس باشه که تهوع داری.
در هر صورت اول یه بیبی بزن.

هرچی قسمت باشه همون میشه اما اگه نبودی یه روش جلوگیری انتخاب کن تااینقد استرس نکشی

ببخشید روش جلو گیریت چی بوده

اول ی بیبی میزدیا
بگو الان‌شوهرت بره بخره

بیبی زدی

سوال های مرتبط

مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
بدبخت شدم 😑🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
چند روزه منتظر پریودیمم با اخلاق بسیار بسیار عجیب و بد! همش درحال بغض و گریه‌م! درحالیکه من سالی یکبارم گریه نمیکنم الان واسه چیزای الکی میزنم زیر گریه مثلا دخترم یه لیوان اب میخواد من بغض میکنم !!!🙄
حالا از دیشب که مثلا پریودیم شروع شد اول خون صورتی اومد دیگه نیومد تا امروز که فقط لکه های قهوه ای میاد 😭😭😭
فکر میکنم حامله‌م و این مراحل لانه‌گزینیه😑🤦🏻‍♀️😭😭😭
اخه چجوری؟ ما جلوگیری داریم مگه میشه مگه داریم؟😭😭😭
دعا کنید اشتباه کنم حامله نباشم چون الان هیچجوره نه ذهنی نه جسمی نه مالی نه هییییچی شرایط یه بچه دیگه ای رو نداریم😭
راستی چند روزه حالت تهوع دارم و نسبت به بو حساس تر شدم و فکر میکردم مث همیشه‌م چون از حاملگیم به اینور این حس بویایی قوی باهامه ولی روز به روز بدتر شده تازه امروز صبحم حالت تهوع شدید داشتم که هنوزم باهامه خوب نشدم 🤦🏻‍♀️
اگه واقعا حامله باشم نمیخوام نگهش دارم تا قلبش تشکیل نشده سقطش میکنم
بنظرتون فردا پسفردا برم ازمایش خون مشخص میشه حامله‌م یا نه؟😑🤦🏻‍♀️
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
از خریدای امروزم همینو بگم که من دیگه با همسرم واسه خرید پوشاک مشورت نمیکنم 🤣🤦🏻‍♀️🙄
اسفند واسه دخترم کفش خریدم ( قیمتشو یادم نیست فکر کنم حدودا یک اینا بود ) بعد از ده روز پیش هربار دخترمو میبرم بیرون زیاد راه نمیره وقتیم راه میره میگه پام درد میکنه بشینم ! من همش پیش خودم میگفتم خدایا این بچه چش شده چرا اینجوری میکنه اصلا دیگه راه نمیره!
تا اینکه چند روز پیش مامانم دیدش گفت سارا کفش بچه تنگ شده واسه همین میگه درد ! هیچی اقا یه کفش دیگه رفت تو پاچمون
البته که مامانم بزور پول کفش جدیدو داد گفت من دوست دارم براش کفش بخرم منم کلی چرخیدم تا تو اینستا یه پیج پیدا کردم که کفش ساده دخترونه داشت. به همسرم گفتم تو دوماه پای بچه بزرگ شده الان باید سایز ۲۶ بخرم هرچند که یک سانت بزرگ میشه ولی کوچیکتر نمیشه بخرم گفت چرا ۲۷ نمیخری ! بزرگ باشه راحتترم هست من خنگم دیگه فکر نکردم اون لحظه سریع سفارش دادم
امروز که رسید با مانتو آبی پمپ بنزینیم گذاشته بودم کنار هم و از دور نگاشون میکردم و دق میخوردم🤣🫠😤
کیو دیدید کفشش دوسایز بزرگتر باشه بتونه باهاش راه بره که بچه من دومیش باشه؟🤣🤦🏻‍♀️
گرفتار شدیم بخدا
کفشه خیلی از عکسش خوشگلترو با کیفیته ولی الان موندم برم چی بخرم براش همسرم میگه صندل من میگم این بچه هنوز نمیتونه خوب راه بره صندل مناسبش نیست چون دمپایی کراس هم براش چندبار خریدم تا همین الان که فیت اندازه پاشه خوب نمیتونه بدوء
نمیدونم والا. فردا باید برم هم کفش بخرم مجدد هم دمپایی🤦🏻‍♀️ ولی نمیدونم چه مدل و طرحی بگیرم که هم مناسب تابستون باشه و هم راحت باشه بتونه بدوبدو کنه
شما تجربه ای دارید؟ بنظرتون کتونی سبک بگیرم یا صندل جلوباز؟
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
از ساعت ۹ شب داره صدای گریه نوزاد میاد و اطرافیان که سعی میکنن ارومش کنن که تا الان که ۱۲/۳۰ شبه کاملا ناموفق بودن و بچه یکسره داره داد میزنه!!!😵‍💫🤦🏻‍♀️😬
یاد دختر خودم افتادم که شبا ۶ ماه تمام تا نزدیکای صبح گریه میکرد چون کولیک شدید داشت🤦🏻‍♀️😵‍💫
این صدای بچه میاد تنو‌بدنم به لرزه افتاده😖😶‍🌫️
خدا کمکشون کنه
همیشه دوست داشتم دوتا بچه داشته باشم مخصوصا بعد از زایمان اون لحاظات ناب رو و همینطور نوزاد رو تا یک ماهگی میمیرم براش 🫠🥲 ( قبل از بچه دار شدن متنفر بودما 🤣) ولی یاد اون بدبختیایی که کشیدم میفتم به خودم میگم فقط بخواب صدات نیاد🤣
دست تنها تو شهر غریب با بچه کولیکی وحشتناک وای وای 🫠
به معنای واقعی کلمه جون دادیم تا بچه اینقدری شد حالا بازم از اول؟🤦🏻‍♀️😵‍💫 هرگز😬
اونم با وجود این فسقل که لجبازیاش شروع شده و برای کوچکترین کاری مث عوض کردن پوشک یا لباس قشقرق بپا میکنه🙄 فکر کنی یکی هم بغلت باشه مدام گریه کنه😖
تصورشم سخته😁😵‍💫
الان از صدای این فسقل که واضح داره میاد نمیتونم بخوابم 🤦🏻‍♀️ خدا کنه زود اروم بشه خیلی خوابم میاد🫠
راستی شمام مث من از بچه دوم فراری هستین یا نه؟🤔
البته بدم نمیاد دخترم بزرگتر شد مثلا ۵ ساله یکی دیگه بیارم چون اینجوری عاقلتره کمتر اذیت میکنه ولی خب اونموقع من نزدیک ۴۰ سالم میشه🙄🤦🏻‍♀️
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
یک هفته ست دخترم تو خونه راه میره میگه داداشی کوجایی؟ داداشی بیا غذا بخوریم! داداشی بیا بازی کنیم ! ...
هی داداشی داداشی میکنه 🙄
ما اصلا تو خونه داداشی تا الان نگفتیم اینو از کجا یاد گرفته نمیدونم 😁
خدارو صد هزار مرتبه شکر که دیروزم پریود شدم خبری از داداشی تو دل من نیست 🤣🤦🏻‍♀️
واقعا یه بچه دیگه در توانم نیست چون همش دست تنهام فکر کن یه داداشی دیگه هم باشه 😬🤦🏻‍♀️ حالا دخترمن خیلی ارومه اصلا مث بچه های دیگه شیطون نیست با این وجود من خستم و درخودم نمیبینم یه داداشی براش بیارم تازه من اصلا با بچه پسر نمیتونم ارتباط برقرار کنم 😬 حامله بودم همه میگفتن از فرم شکمت و قیافت معلومه که پسر داری من اینقددددر گریه میکردم اینقددددر ناراحت بودم میگفتم اصلا میبرم میذارمش بهزیستی من پسر نمیخوام 🤣🤦🏻‍♀️ یا میگفتم اصلا اونجاشو میبٌرَم دخترش میکنم🤣🤣🤣 اشک میریختما نه حرف🤦🏻‍♀️🤣🤣🤣
حالا با این وضعیت دخترم برام خواب داداشی دیده 🤣🤣🤣 (هرکسی یجوره دیگه خدا منم اینقدر اسکول خلق کرده🤣🤦🏻‍♀️)
بنظرتون از کجا یاد گرفته؟ 🤔🫠 خیلی عجیبه همشم صداش میکنه 🙄
مامان الین مامان الین ۱ سالگی
خانوما خوبین ؟
من یه مشکلی برام پیش اومده اونم اینکه ۳ روزه دارم بچم رو از شیر
میگیرم . روز اول بچم بعد از ظهر میخوابید نخوابید تا ۱۰ شی بهش شیر دادم خوابید تا صبح روز دوم که دیروز باشه تایپک قبیلیم هست با اعصاب خوردی بچه م رو خوابوندم و شب شیر دادم باز خوب خوابید تا امروز صبح که تا الان باهاش بازی کردم و اینا تو حیاط بودیم ما نرده نداریم خونمونم دو طبقه اس و خیلی خطرناکه بچه هم که نمی‌فهمه یه سره میرفت اونور و هرکاری میکردم نمی‌اومد خونه منم بزور برداشتم آوردمش خونه انقد گریه کرد منم مخم نکشید سرش داد کشیدم بعد اومد تو بغلم خوابش برد . الان موندم با این اعصابی که دارم این قطع شیردهی رو ادامه بدم یا ول کنم باز بخوره تا اعصابم آروم بشه ؟
متاسفانه خیلی آدم عصبی هستم و دلم برا بچه ام میسوزه که گبر من افتاده کاش یه مادر آروم و خوش اخلاق داشت🥲
میگفتم تا یه هفته همینجوری از صبح تا شب شیر نمیدم و فقط شبا میدم تا اونم قطع کنم که واقعا اعصابم نمی‌کشه موندم تو دوراهی
مامان امیر رضا مامان امیر رضا ۱ سالگی
میدونم زیاده ولی مبارزه شاید برا تویی که میخای وابستگی شیرتو از بچت بگیری و بخونی 😊😊😊😊
مامانا طبق چند تا تاپیک قبلی که گفتم میخام وعده ای کنم شیر خوردن بچمو حالا بعد از چهار روز میام براتون تجربه مو میگم حالا شاید یه سری ها بگن چرا اینکارو کردی و اینا ولی من کردم دیگه خداروشکر تا الآنم جواب گرفتم گوش شیطون کر
خب حالا بگم ....
من روز اول گفتم بهش چسب زدم سینمو از اونجایی که فقط با یکیش شیر میخورد همین یه دونه رو چسب زدم
روز اول :صبح که خواب بود شیرش دادم توخواب دیگه بیدار شد صبحونه دادمش تا ناهار کلی باهام کلنجار رفتم بماند که صبحونه به زور میخوره کلا ولی من میدم بهش حالا هر چندتا لقمه بخاد بخوره هیچی هی مدام میومد لباسمو میداد پایین که شیر میخام و اینا منم بهش گفتم ممه مریض شده یخ دفه بغض کرد و منم باهاش گریه م گرفت ولی چاره نبود باید از پسش برمیومدم همینجوری رو پاک با چشم گریون خوابش برد بچم 🥲🥲ناهار که خورد یواشکی چسب رو برداشتم بهش گفتم ممه خوب شد یه ذوقی کرد و خندید که دلم ریشه می‌رفت براش دیگه دوباره یواشکی چسب زدم گرفت بدون ممه خوابید دیگه ندادم بهش و همیجور این روند گیر دادن و چسبیدن بهم ادامه داشت حتی تو ماشین میگفتم مامان ممه مریضه بیخیال میشد تا شام که بهش دادم موقع خوابش که شد شیر رو بهش میدادم و حتی تو شب
الان همین کارو تا امروز که چهار مین روزه انجام دادم و فقط سر وعده هایش گریه می‌کنه چون نمیخام فعلا ازش شیرو بگیرم گفتم بزار وابستگیش گم بشه که خدارو شکر کم شد و همین الآنم بدون شیر رو پام خوابید 😊 به نظرم روش خوبیه و اینم بگم تا خودم نگم مامان ممه میخای ممه خوب شد مریضیش نمیاد سمتم مگه گشنه باشه واقعا که اگه ببینه چسب زدم دیگه نمیاد 😊😊😊
مامان امیر رضا مامان امیر رضا ۱ سالگی
سلام مامانا 🥲
امروز صبح اول وقت که بیدار شد تا دو ساعت پیش تقریبا چندین بار شیر خورد دیگه گفتم بسه مامان میخام صبحونه بخوری یه لقمه خورد دومی رو تف کرد 😥دیگه منم تصمیم گرفتم تا صبحونه نخوره بهش شیر ندم به سینم چسب و دستمال کاغذی زدم انقد بچم گریه کرد تا بلاخره با این پتو که عاشقشه خوابش برد میخام تدریجی شیر رو بگیرم ازش مثلا صب خورد تا موقع ناهار بهش شیر ندم ناهار که خورد یه کم شیر بخوره دوباره چسب بزنم تا شب که میخاد شام بخوره قبل از خواب یه کم تو بیداری بهش شیر بدم دیگه تا تو شب که بیدار شد ندم بهش اینجوری بلکی بتونم وابستگی به شیرشو کم کنم دعا کنید بتونم واقعا دیگه دوباره یه هفته ای میشه نگاه به غذا نمیکنه اگه هم بخوره در حد دو ستا قاشق به زور دندون های آخریشم داره درمیاد البته پیدا نیست ولی گاز گرفتن وسایل نشون میده دوباره دندون در میاره واسه همین دیگه بد خور شده خدایا به همه مامانا طاقت بده به منم طاقت بده بتونم وابستگی به شیر رو ازش بگیرم تا کم کم توی هشت بیست ماهگی کلا بگیرم ازش و غذا بخوره بچم 🥲🥲🥲🤲🤲🤲🤲🤲