چیه این رسم و رسومات من نمیدونم کام بعضیا که ندارن تلخ میشه ماها سیسمونی نداشتیم آدم نشدیم انگار
خودمون گرفتیم..اگ خاستن موقع بدنیااومد بش کادو میدن
اصلا ازاین رسما خوشم نمیاد حهیزیه کم بود تاسیسمونی هم اضاف نشن هرکی بچه دارمیشه باید خودش خرحشو بده نه بقیه ..چکاریه
عزیزم ما بیشترشو خودمون خریدیم ،یکمی هم مامانم گرفت ،بندخدا شوهرم گفت نزار مامان زیاد خرید کنه ☘️
ما اصن رسم خرید سیسمونی نداریم ک خانواده دختر بخره هرکسی هر چیزی دوست داشت در طول بارداری کادو میاره
و خداروشکر بابام اندازه خودش داره و شب روزشو نمیشناسه و همش سرکار ولی حتی اگر این رسم رو هم داشتیم من احازه نمیدادم ک پدرم بخره و اینو همون اول هم ب شوهرم گفتم قبل اینکه ب بچه فکر کنیم و خیلی با حرفم موافق بود ☺️
بده این رسم ها بیچاره پدر و مادر ها
من خودم اجازه نمیدم و نخواهم داد ک اونا بخرن🥲🫀 تو این شرایط مملکت وقتی منو همسرم پذیرفتیم ک بچه دار بشیم باید وسایل شو هم خودمون تهیه کنیم نه اونا 😅
برای من بابا و مامانم خریدن همچیو
بعدش یه سرویس طلا روز جشن سیسمونی ب من هدیه دادن
یه نیم ست هم برای دخترم
من بچه اولمه مادرم میخره ولی خودم نظر میدم
منم هنوز هیچی نخریدم
ولی رسم داریم مامان میخره
فعلا که خبری نیس
مال من تعارفم نمیکنن اونقد پر ادعا و طمعکارن و برا هر چیزی یه حرفی درمیارن خواهر شوهرم دی ماه زایمان کرد یکی دو تیکه لباس گرفت با حوله و پتو بقیشو رفت کهنه های خواهر زادشو آورد حالا پولدارم هستا اگه من اونطور میکردم هزارتا ماجرا درست میکردن
خوبه شوهرت چقد فهمیده است حالا خانواده شوهرم و شوهرم ازم سیسمونی آنچنانی میخوان میگن خانوادت بخره انگار خودشون برا پسرشون چیکار کردن خیلی اذیتم میکنن
من بابام پول میده خودم با شوهرم میرم به سلیقه خودمون میخریم
خانواده ی من خیلی دستشون پایینه یعنی درحال حاضر یه هزارتومنم ندارن اما جهازمو که بهترینشو دادن حالا وقت سیسمونی رسیده و مامانم اینا خیلی ذوق دارن برام سیسمونی بگیرن اما پول ندارن و مامانم خیلی نگرانه و همش میگه بایدوام برداریم یایه چیزی بفروشیم دیشب خونشون بودیم به شوهرم گفت اگر وامی چیزی سراغ داشتی یدونه برای ما معرفی کن برداریم برای سیسمونی گرفتن قسطشو خودمون میریزیم شوهرمم خداییش خیلی پسرخوبیه برگشت به مامانم گفت اصلا فکرهیچی نباشین من خودم همه چیزمیخرم انگارشماخریدین فکروام و سیسمونی خریدن نباشین ولی من ازدیشب که اومدم خونه کلی گریه کردم من از خانوادم هیچ انتظاری ندارم و مخالف سیسمونی خریدنم بااینکه شوهرمم ادمی نیست بعدابهم سرکوفت بزنه ولی خیلی بدم اومد و ناراحت شدم که مامانم ازشوهرم درخواست معرفی وام برای سیسمونی کرد حس کردم ابروم جلوی شوهرم رفت و از یه طرفم دلم برای مامانمم میسوزه چون خیلی فکرش درگیره دوس داره بهمسیسمونی بده اما دستش خالیه ازدیشب کارم گریست همش میگم کاش بچه نمیاوردم که الان اینجوری نمیشد هم غرورم پیش شوهرم نمیشکست هم خانوادم اذیت نمیشدن کل ذوقم از بارداریم رفته خیلی حالم بده
ان تی بهت نگفت احتمالی
منم مامانم نگرفته قرار ماه دیگه بریم بگیریم
بابامینا میخرن
منم هنوز شروع نکردم
ما کلا سیسمونی ب عهده خودمون هست مامان بابا اگ دوست داشتن کادو ی چی میخرن
مثلاً من سر دخترم بابام براش گوشواره طلا خرید مامانم هم ی دسته گل با چند تا لباس
سیسمونی هم خودمون خریدم ولی ن آنچنانی گران
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.