۹ پاسخ

مریم جون ببخشید من یه سوال داشتم
سویق رو سفارش دادی یا خودت درست کردی؟
من خودم درست کردم با حبوبات موقع پخت به غذا اضافه میکنم ته میگیره میگم اگه موقع سرو اضافه کنم شاید دل درد بشه
اگه امکانش هست میشه راهنماییم کنی فداتشم
اگه از پیج گرفتی آدرسشو بده بی زحمت😘❤️

چه پست جدیدی بود. ممنون

نوش جونش
چه سویقی استفاده می‌کنید
من همینطوری سویق بادام و مویز سفارش دادم از حکیم بانو

چ شکل بامزه داره

چجوری درستش کردی عزیزم؟

بهبه 😍

خودم دوسش دارم اما یکبار برای هلسا دریت کردم دوست نداشت البته من به همون شکل حلوا درست کردم ینی شکر زدم
بدون شکر طعمش بد نشد؟

ایناهمون نقل سفیدای مشهده؟

چه جالب، اسمشم نشنیده بودم تاحالا. فقط تو جنوبه؟ مثل یزد اینا پیدا نمیشه؟

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
سلام
در مورد یه مطلبی خیلی وقت بود میخواستم اینجا بگم وقت نمیشد خیلی از اطرافیان خانواده دوست همه هر سری من رو میبینن میگن چرا تو سره کار نمیری ولی یکی فکر نمیکنه اول اینکه من خودم شعور دارم برای این قضیه و فکر کردم در موردش و دیدم من اینجا تنهام و پسرمم نمیتونم به کسی بسپارم و خیلی برام مهمه تربیته مهراب و غذا خوردن و همه چیزش و مهدکودک و پرستار و همه چی هم تحقیق کردم و علاقه ای ندارم بهش اونم الان چون الان سن حساسه مهراب سنی که هر لحظه من رو میخواد کنارش باشم بغلش کنم درد داره من آرومش کنم اینکه من به فکر خودم باشم و بگم خب من وقتم رو بچم نگیره پس من چرا بچه آواردم؟با اینکه تمام همکارام میدونن چه تهران چه یزد من شدیدا عاشق کارم بودم و هستم در حدی که من علاقه ای به ازدواج نداشتم چون گفتم من با کارم ازدواج کردم ولی ازدواجم کردم شوهرم گفت مانع کارت نمیشم و اذیتت نمیکنم .من عاشق کمک کردن به مردم و خوب شدن مریض ها بودم .الانم از نظرم بزرگترین مسئولیت گردن منه بچه داری مسئولیت کمی نیست مسئولیت بچه .اینکه خوب تربیت بشه و درست بزرگ بشه.من برای تک تک کارهای مهراب مطالعه میکنم حرفای روانشناس و دکتر گوش میدم نظر میپرسم که کار اشتباهی انجام ندم چون من کسی نیست چیزی بهم یاد بده خودمم و خدای خودم .کاشکی اطرافیان دست برمی‌داشتند از حرفاشون و دخالت ها و چرت و پرت گفتناشون و یکم فکر میکردن.که آی تو خودت رو حروم میکنی و...من بهم خوش میگذره کتار مهراب با مهراب بازی می‌کنم بیرون میرم و همه جا میرم شهربازی میرم نمیزارم ذره ای مهراب اذیت بشه چون من کنارشم .چون من وقتی فکر مادر شدن کردن وقتی رابطه کامل با همسرم انجام دادم فکر تک تک اینجاها رو کردم دوری از کار دوری از تمام کارایی که قبلا میکردم
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۱۳ ماهگی
سلام مامانا روزتون بخیر
امروز خیلی خوشحالم خواستم به شما هم بگم خوشحالیم دوبرابر بشه طبق تاپیکهای قبلم
امیرعلی شیرخشک میخوره به گفته دوستم که با شیرگاو بچش خیلی توله رفتم از ۹ ماهگی شیرگاو دادمهمه میگفتن تپل شده ولی واکسن یکسالگی که بردمش بهداشت گفت که از ۹ ماهگی که ۸۸۰۰ بوده الانم ۸۸۰ هستش ینی سه ماه استپ وزنی داشت اینقدر گریه کردم خیلی استرس داشتم چون خودم فهمیدم برا شیرگاو بود که بچم اینطوری لاغر بود خیلی نگران بودم خیلی بالخره با خودم عهد کردم دیگه به حرف هیشکی گوش نکنم چون یک مادر خودش بهتر بچه شو میشناسه و خاصیت بدن و علایق بچه رو میدونه و اینکه بچه با بچه فرق داره
بعدش همون روز که بهداشت اینطوری گفت رفتم شیرخشک آپتامیل پرونوترا گرفتم و بیسکویت نوترا هم گرفتم میوه جات،سبزیجات ،گوشت و خلاصه همه جی که بسلامتی بچم لازم بود برا خورد وخوراک لازم بود گرفتم و تمام فکر و ذکرم شده بود وزن گیری امیرعلی حتی دکترم بردمش بهش آمپول تقویتی داد که ینی جوری این بچه گشنه میشد که هرچی گیرش میومد می‌خورد. منم هی غذا میدادم هی میان وعده میدادم دیگه حسابی بهش رسیدم آنروز که برا مراقبت ۱۳ ماهگی بردم وزنش از ۸۸۰۰. به ۱۰ و۲۰۰ رسیده بود
بهداشت میگفت وزنش عالیه و تو این یکماه خوب بهش رسیدی که اینطوری وزن گرفته تعجب کرده بود
ینی نمیدونین من امروز چقدر خوشحالم چون برای یک مادر هیچ جیزی مهمتر از سلامتی بچش نیست
خواستم بگم خواهش میکنم به حرف اطرافیان گوش نکنید و بع بچه تون آسیب نرسونید و تلاش کنین به چیزی که میخواین برسین فقط با کمک خودتون 🙂
ممنونم از همتون که به حرفام توجه میکنین🙏🫶
دوستون دارم❣️