۳ پاسخ

من میگفتم پی پی ها میرن پیش مامان باباشون دست جیغ هورا خوشحالی بعدشم یه استیکر 😁

قبل گرفتن پی پی تا یه مدت میبردی تو دستشویی مایبیبی رو باز میکردی پیپی رو نشونش میدادی و مینداختی تو راه توالت و اب میگرفتی میگفتی بره پیش دوستاش تا بچه ببینه ترسش بریزه بعد میرفتی سر مرحله بعد

دختر منم می‌ترسید بگو پی پی کنی برا خوراکی میخرم میبرمت پارک تشویقش کن بعد که پی پی کرد بگو بای بای کن می پی بره خونش بخدا داستان داشتیم سر پی پی دختر من گریه هم میکرد

سوال های مرتبط