دیشب سخت ترین شب عمرم بود ارشیدایی که گشنه بود و گریه میکرد منو شوهرم شیشه ندادیم و سعی میکردیم سینه مو بگیره
هیچ جوره نگرفت از گریه زیاد ضعف کرد گشنه خوابید تا صب
شوهرم قبل سرکار رفتنش دلش سوخت گفت گناه داره اگه الان سینه تو نگرفت شیشه بده دیگم بیخیال شو اگ نگرفت
امتحان کردم با وجود گشنگی بازم سینمو نگرفت
بهش شیشه دادم مث قحطی زده ها خورد بچم ..دیگ اذیتش نمیکنم دلشو ندارم
ولی حسرت شیر دادن به دلم موند 💔

کاش بچه منم شیشه میگرفت 😔💔 شیرم کمه براش شیر خشک گرفتم اگه از گرسنگی هلاکم بشه شیشه رو نمیگیره شیر خشک نمیخوره

میشه درخاست دوستی بدیدد

تو خواب میزاشتی دهنش شاید میگرفت امتحان کردی؟
من یادمه دخترم سینه نمیگرفت
سشوار روشن کرده بودم با صدای سشوار اروم میشد بعد سینه رو میگرفت

دختر منم دقیقا همینه طور بود حسرت میبرم نمیتونم شیر بدم اطرافیانم فکر میکنن از قصد شیر ندادم اما این طور نبود
دوست داشتم فقط شیر خودمو بدم با اینکه همش مریض میشدم‌نمیتونستم دارو مصرف کنم

پسر من دو هفته اولی ک به دنیا اومده بود سینمو خورد دیگه لب نزد هرکاری کردم نخورد آخر مجبور شدم شیر خشک بدم

عزیزم دقیقا منم مثل تو هم 🥹🥺
دیگه اصلا سینه نمیگیره

وای عزیزم اصلا غصه نخوریا. هرچی به صلاحشه . به این فک کن که شیرخشک همه ی ویتامین‌ها رو داره بچه جون میگیره. اصلا به چیزای منفی فک نکن. خودتم عذاب نده

ن دیگه گلم موقعی شیشه می‌دادی بایدفکراینجامیکردی ☹️بروپشتا پاشو سجده کن بچه من از۲ماه خورده ای یهو سینمونگرفت شوهرمم نمیذاشت شیشه بدم بدونی شب تاصب دختراولم چقدگریه کرد صب بیدارشد گف دلدرده مادرم کف ن گشنشه شیرمیخواد تادیدشوهرم بچه نبات داغ درس کردیم دادیمش دیگه گف چکارکنم خب برو شیرخشک بخر خیلی اذیت میکرد میگف شیرخودت بهتره یهواز۲ماه نشده یهوازصب نخورد هرکار کردم نخورد مجبورشدم کلاشیرخشکیش کردم

عزیزم اذیتش نکن ک شیشه هم.نگیره پسر فامیل من همینجوری بچرو میذاشت گشنه که سینه بگیره دیگه شیشه هم‌نگرفت با قطره چکون بهش شیر میدادن درکت میکنن خیلی سخته ک دیگه اون حس خوب شیر دادنو نداشته باشی منم خیلی عذاب کشیدم برا این موضوع

چه دلی داشتی گذاشتی دیشب گرسنه بخوابه.