۸ پاسخ

ببین خواهر دختر من ۱۵ سالشه و دقیق مرور کودکی دخترم تو جملات شما خلاصه شد ....
وقتی بچه ای گرسنه باشه بدنش اعلام میکنه و بچه نیازش رو بروز میده یکی مثل دختر من خیلی بدغذا بود و همه چی نمی‌خورد و همش با بازی و سرگرمی باید غذا بهش میدادم حسرت به دلم موند سرسفره بشینه الان ۱۵ سالشه نه نقص جسمی داره نه رشدش بده نه از نظر ذهنی مشکل داره
حرص نخور فقط مریضی برای خودت میخری و وقتی بچه بزرگ شد بجای یه مادر شاد و پرقدرت یه مادر استرسی که بخاطر اعصاب و حرص و جوش تنش هم نحیف و بیمار شده رو باید تحمل کنه
بچه بزرگ‌میشه اگه سالمه و تحرک داره گه جای نگرانی نیست
امیدوارم تونسته باشم با حرفات قانعت کنم
مثل ما بزرگترا یکی خوش غذاست یکی کم غذا

بله پسر من شبانه روز هیچی بهش ندی هم جیکش در نمیاد شیر هم نمیخوره تازه دیگ خیلی نوبرشه باید سرگرمی براش ایجاد کنیم بزور کلا یه قاشق خسته شدم انقدر گریه کردم

باور کن نصف روز من نشستم وبابازی دارم غذا میدم ب بچم.گوشی تی وی بازی حرف تااا بخوره

عزیزم همه بچه ها همینن دختر منم اونجوریه الان دوروزه میان وعده نمیزارم چیزی بخوره موقع شام ناهار گوشی رو میدم دستش بازی میکنه میکنم توحلقش میدونم راه حل خوبی نیس روش بدیه ولی مجبورم چون همت راههارو رفتم جواب نداد

دختر منم همینه من دیگه اینقدر اعصابمو روش گذاشتم که دیگه امشب شام خورد که خورد نخورد به درک🤦🏻‍♀️🤯

اون روش که بذار جلوش رو چند روز امتحان کردی؟ وسطش وسوسه نشدی بری خودت بهش بدی؟ چقد غذا جلوش موند؟

والا من همیشه می‌دوعم دنبالش تا بخوره مامانم میگه ول کن گشنه باشه خودش میخوره اما این چند روز مریض بود یه بار بالا آورد اون روز من اصرار به هیچ غذایی نکردم گفتم همون معدش سبک باشه ، فرداش هم همینطور هیچچچی نخورد جز یه شکلات و یه تیکه هندونه غروب با گریه از خواب بیدار شد یا حضرت عباس بچه رنگش گچ شده بود نمی‌تونست بشینه حتی معلومه فشارش پایین بود .
یه بستنی سریع دادم بهش خورد .
از اون روز تصمیم گرفتم به کارم ادامه بدم و همچنان با زور غذا بدم بخوره چون خودش کسی نیست که بیاد بشینه بخوره

پسر منم همینه با جیغو دادو کتک میدم یذره اونم جدیدا قبلا ب هیچ صراطی مستقیم نبود

سوال های مرتبط