۹ پاسخ

من افسرده شدم بخدا

من قشنگ تو این دوماه ده سال پیر شدم واقعا خسته شدم رفلاکس و کولیک و فتخ ناف اون اولاهم زردی بالا و وزن کمش کمر ب قتلم بسته بودن .الانم حمومش کردم بعد از حموم انقدررررر گریه کرد چونکه میخاس فقط چن ثانیه سینه ام تو دهنش باشه دوروزه خیلی اذیت میکنه کمر درد و بیخوابی نمیزارن شیر صاف بیاد تو سینه هام سینه هام شلن اصلا اینم یک ساعت به یک ساعت شیر میخاد واقعا کم اوردم ناشکری نمیکنم ولی خیلی پشیمونم میگم من مال بچه داری کردن نبودم

منم که هم پریودم هم عفونت دارم پدرم دراومد بی برقیم که نمیزاره بچه بخوابه گرمشه

خیلی سخته واقعا... من شبا با کوچیکه بیدارم، روزا با پسرام

پریود میشی؟

پسر خواهرم یک سالشه و واقعا خواهرم دیوونه شد یه شب خودشو زد از شدت فشار بی خوابی دیگ رفتم موندم اونجا کارمو ول کردم پسرشو شبا نگه داشتم چون خودشو جمع میکرد فقط تو بغل میخوابید بچه میشد یه ذره کوچولو تو بغلت ، الان نمیدونم برای پسر خودم صبر و حوصله داشته باشم یا نه

از کجا میفهمین پریود شدین یا ادامه خونریزی زایمانه؟

وای نگوووو😑پس من چی بگم

منم دارم جر میخورم

سوال های مرتبط