۶ پاسخ

اره دقیقا همینطوره

هنوزم میگم کاش مامانم قبول میکرد و من با اون ازدواج میکردم .‌... وضع مالیش هم ماشالا عالیه

من پسر عمه ام عاشقم بود اینقدر اومد خواستگاری مامانم قبول نکرد روزی هم‌که منو شوهر دادن خودکشی کرد یه مدت بیمارستان بود بعد اونم کلا زن نگرفت .‌ خونمونم دیگه نیومد پارسال خونه بابام‌اومده بود منم سرزده رفتم‌اونجا بود ازم پرسید خوشبختی ؟ و یسری سوال اینجوری .

من چون چندتا از خواستگارام فامیل دور بود تا حدودی ازشون خبر دارم تغییر خاصی نداشتن یکیشون که از اول وضع خیلی خوب بود هنوزم خوبه
ولی همسر خودم‌ از هر لحاظ خیلی بهتر از فامیله از ازدواج های فامیلی متنفرم حتی اونایی که دور هم باشن نزديکان که واقعا عقم میگیره

من خواستگار زیاد داشتم هیچکدومو بعدا ندیدم همه غریبه دوتاش فامیل بود اونم هیچ

منم داشتم برا من که اومد هیچی نداشت حالا بیا و ببین ماشاالله چه وضعی داره ولی بازم میگم ما شانس نداریم اگه مارو می‌گرفت تا آخرش بی پول میموند😂😂

سوال های مرتبط

مامان مانلی مامان مانلی ۵ سالگی
سلام مامانا میشه لطفا راهنماییم کنید
من خواهر بزرگم مریض هست عمل مغز انجام داده و‌ ناتوانی داره یه پسر ۷ ساله هم داره بخاطر همین کلا با پدر و مادرم زندگی میکنن هر دوشون ، منم خودم یه شهر دیگه زندگی میکنم اومدم خونه بابام اینا که کارهای دندون درست کردن دخترم و چکاب هتی سالیانه چشمش و ... رو انجام بدم بخطر همین یکم موندنم طولانی شد این پسر خواهرم خیلی دروغ میگه و بی تربیت هست و روی دخترم هم تاثیر گذاشته حالا جدای از اون امشب یه چیزی فهمیدم که خیلی اعصابم بهم ریخت ، دخترم شلوارشو کشیده پایین و پسر خالش خصوصیش رو‌دیده و حتی دخترم بهم گفت آرو دست گذاشت روش خیلی عصبیم با اینکه آنقدر مواظبشون بودم وقت بازی کردن و... و لحظه ای هم تنهامون نزاشتم با هم توی یه لحظه آخر این اتفاق افتاده حالا مثل خر به گل موندم که چرا اینجوری شد و اینکه حالا باید چیکار کنم و چه واکنشی داشته باشم، و اینکه چون این بچه خواهرمو مامان و بابام بزرگ کردن و خرج و مخارجش و همه کارهاش رو اینا میکنن روش حساسن ،ولی خیلی بد بار اومده اصلا موندم بخدا روح و روانم بهم ریخته بخدا بخاطر اینکه این با بابام اینا زندگی میکنه من بخطر دخترم حدود ۱۰ ماه اصلا پا خونه بابام اینا نزاشتم بد جونوریه کثافت حالا چیکار کنم 😥