۵ پاسخ

پسر منم اینطوری بود همچنان وابسته س ولی خب دیگه با دستشویی و اینا کنار اونده یعنی میاد وامیسته پشت در تا من بیام
کاری که کردم این بود
حتما بهش میگفتم میخام برم جیش کنم
تو دسشویی باهاش حرف میزدم صدامو قط نمیکردم
بعد از اونور میزدم به در میگفتم بهش تو پشت دری منم پشت درم الان میام
دیگه پامیشدم دستامو بشورم دروباز میزاشتم هی چنبار دالی بازی میکردم تا بیام بیروم
خلاصه با اینکارا خوب شده گریه نمیکنه

این وابستگی نیست، به این میگن اضطراب جدایی. باهاش قایم موشک بازی کن تا بدونه اگر مدت کوتاهی ازش جدا میشی، زودی برمیگردی.

چون تنهایی و کسی تا حالا باهاش نمونده عادت نکرده خداروشکر خواهر مجرد دارم میزارم پیش اون هرازگاهی میخابم خرید میرم آدم کم میاره بخدا دیونه میشه .عادتم کرده منو نمیخاد چون تکراریم براش

یکی دوبار رفتی سرویس جلو در یه کاسه اب بزار درم باز بزار ک ببینتت تا بتونه کم کم یاد بگیره

منم همينم
اصلا تا همسرم بياد سرويس نميرم
سنگ كليه ميگيرم اخرسر
خيلي شوايط بديخ
ولي خب طبيعيه
اضطراب جدايي رو همن دارن
بعضيا زودتر بعضيا ديرتر
حدودا تا ٢/٥ سال هم خوب ميشه
بايد مدارا كنيم و يه سري بازيا ك يكم رفع بشه اين اصطرابشون

سوال های مرتبط