۹ پاسخ

پسر من از تابلو در حمام جای تاریک عکس باباش میگه می خنده و می ترسه

خب حتما ترسوندش مثلا یه بار شوهرم به دخترم می گفت شب ها بریم تو کوچه آقا گونیه میاد بچه ها رو میبره همون جا باهاش ج ی برخود کردم که یعنی چی اعتماد به نفس بچه رو ازش میگیری به دخترم گفت وفتی مامان کنارتون هستش کسی جرعت نداره بهت نگاه چب بندازه یا هروقت جایی تاریک بوده خیلی طبیعی بر خود کردم خب مامان جان تاریک باشه تاریکی که اصلا ترس نداره ما که ترسو نیستیم اصلا وای تاریکه واس نترسه نترسی ها بهش نگفتم

اگر زیر ۶سال هست که طبیعیه دیگ چون بچه هست دختر من سه سال و نیم هست اونم میترسه شما هرچیزی رو میخوای از سرش بندازی به اون چیز بی توجه باش و هرچیزی میخوای یادش بدی بهش توجه کن مثلا میگه میترسم بگو طبیعیه آدم از یه سری چیزا بترسه بیا این بارو باهم بریم

عزیز از چیزی ترسیده شده ترسش بریزید یه روش هست که تجربه شده هست آب نمک درست کن یه مایع تابع بذار رو گاز داغ که شد دستت بزن رو آب نمک تو‌تابه تکون بده صدای جلز ولز بخوره به گوش بچه و دودش بیا سمتش بگو شجاعت بیاد برای بچم ترسش بیاد برای تو پیشش حرز امام جواد بذار پیشش چند شب براش موقع اذان اسپند دود کن

سلام دوستان شبتون بخیر عذرخواهی میکنم
پسر منم خونه قبلی مون که برق میرفت نور کافی نداش می‌ترسید میومد پیش من ولی برای چیزهای دیگه این ترس های بی مورد نیست یک ریشه هایی دارند
که شاید خودتون ترسوندید یا خیلی بخودتون وابسته کردید
بچه ها توی این سن فقط احساسات رو می‌فهمند و اصلا هیچ منطقی رو درک نمی‌کنند پس توی این سن باید با احساس حرف بزنید باهاشون و اینکه اون ترس شون رو با زبان احساس بگیرید که در همین زمان حال و آینده مشکل ساز نشه خدای نکرده شب ادراری یاخواب های بد

پسر منم اینجوری ولی بیشتر موقعی که باخودم تنها باشه

دختر منم جدیدا اینجوری شده برق که می‌ره دیگ قیامت ب پا می‌کنه

پسر منم همین دو ماهه نرفتم خونه مامانم خونشون بزرگه
می‌ترسه سگ هم دارن
دیگه بدتر 😢😢😢😢

بچه منم همینه
راه حلی پیدا کردی بهم بگو

سوال های مرتبط

مامان ماهان مامان ماهان ۴ سالگی