امروزم از تجربه واکسن ۱۸ ماهگی دختر من که سخترین و بدترین واکسن دخترم بود و مردمو زنده شدم :
دیروز ساعت ۷ونیم صبح واکسن زدیم و اونجادو ساعت اول حالش اکی بود و راه رفت اونجا و اومدم خونه قطره دادم بازی کزد تا دوساعت بعدش خابید بعد که بیدار شد کلی گریه کرد از درد و نمیتونس راه بره تا غروب بعدش میلنگید و تا اخرشب اکی بود و نق میزد یکم ؛ از وقتی واکسن زد چهارساعت ی بار قطره میدادم تا اینکه رسید به شیش صبح که بهش دادم و بالا اورد و بالا اوردن همانا من مردن همانا تا ساعت هشت و‌نیم ی ریز ی رب ی بار بالا میاورد تا رسید به زرداب من گفتم چیزی نیس ولش کن خوب میشه برا واکسنه و قطره ؛ زنک زدم اورژانس گف خانم با چه امیدی نشستی تو خونه زود تند سریع بچه رو ببر بیمارستان اگه همینطور ادامه پیدا کنه بچه براش خوب نیس و دچار شوک میشه و ... اقا من و میگی از ترس مردم و سریع خودمو رسوندم بیمارستان؛ و بعدشم سرم داد حالا بماند که سر رگ گیری پنج بار سوزن خورد ؛ مردمو زنده شدم و کلی اشک ریختم ی ادم درست حسابی نمیزارن برا رگ گیری بچه؛ خیلی روز سختی بود .
خدا به همه چه ها سلامتی بده و کمک همه مامان بابا ها باشه

۱۰ پاسخ

منم دیروز واکسن دخترمو زدم تا صبح بدنش آتیش بود بچم😭😭😭😭بدترین واکسنش بود

چرا اینطور شده بود؟

اخی عزیزم خیلی سخت گذروندی 😢

بخاطر واکسن بود؟

ای وای برا دختر من ک خیلی خوب بود اصلا نفهمیدم فقط یکم نق نقو بود ک اونم بازی میکردم باهاش یادش میرفت یکم هم لنگ میزد

وای نگو موقع رگ گیری ادم دق میکنه😢😢 پسر منم بستری شده همه جاش رو سوراخ کردن

رفتی خونه؟ بخاطر واکسن بود؟ الان حالش چطوره ؟

وای عزیزم تموم شد دیگه

واسه واکسن بود؟تب نکرد؟

عزیزم بلا به دور یعنی بخاطر واکسن نبود؟

سوال های مرتبط

مامان اِلای مامان اِلای ۱ سالگی
بالاخره ماهم واکسن ۱۸ ماهگی رو زدیم

تجربه خودمم از واکسن میگم بهتون شاید به دردتون خورد

صبح ساعت ۱۰ صبحونه دخترمو دادم ۱۰.۳۰ هم بهش شربت پاراکید میدادم که نمیخورد و بزور دادم
۱۱ رفتیم بهداشت ۱۲ نوبت واکسنش شد
بعدش از ساعت ۱۲ تا ۳ بکوب باهم پیاده روی کردیم و بردم براش شیرموز گرفتم که بزور خوردش
اومدیم خونه یکم استراحت کردیم بجا شربت قطره دادم و دوباره بازی کردیم نذاشتم بخوابه
عصر بردمش خانه بازی بعدش شام خوردیم و تبشو کنترل کردم شبم بردمش پارک تو فضای باز بازی کرد
شب تبش تا ۳۹.۵ بالا رفته بود خداروشکر با قطره کنترل شد
فردا صب پاش اذیت میکرد و بزور زمین میذاشت ولی دوباره بردم یه خانه بازی دیگه کلی با بچه ها بازی کرد قطرشو سرتایم ۶ ساعت دادم و تا شب تب داشت ولی از روز بعدش خداروشکر خوب بود حالش

فقط اینکه مایعات مخصوصا اب خیلی به بچه ها بدید تا ادرارش بیشتر دفع شه و تبش بیاد پایین و کلی پاشو حرکت بده و بازی کنه اینجوری راحت میگذره😍
مامان مهدیار مامان مهدیار ۱ سالگی
سلام به همتون
خواستم تجربه واکسن 18ماهگی مهدیار رو بگم
روز سه شنبه ساعت 11مهدیار و حاضر کردم بهش یکم ایبوپروفن دادم (به استامینوفن حساسیت داره) و رفتیم بهداشت از اول تا آخر که برگشتیم کلا گریه میکرد به خاطر این که از بهداشت می‌ترسه بعد اومدیم خونه باهاش کلی بازی کردیم تا پاهاش میگیره بعد خسته شد و خوابید بعد نیم ساعت از خواب بیدار شد و شروع کرد به گریه به خاطر پاش همون موقع بچه های خواهرم اومدن خونمون و چون خیلی بهشون وابسته شده خوشحال شد و درد پاشو یادش رفت همون‌طور که پاش لنگ میزد باهاشون می‌رقصید و بازی میکرد خلاصه کلی تحرک داشت تا شب که یکم بهونه گیری میکرد بعد جای آمپول و ایبوپروفن زدم ب بعد آروم شد و سر موقع هم بهش ایبوپروفن میدادم که تب نکنه یه کم سرش داغ میشد ولی با یه بار شستن صورت خوب میشد آخر شب هم که خوابید اما تا میخواست به طرف چپ علت بزنه پاش درد می‌گرفت م دوباره به طرف راست بر میگشت منم که تقریباً از ترس این که تب نکنه تا صبح بیدار بودم صبح هم که از خواب بیدار شد شروع کرد به راه رفتن و بازی کردن خودمم باهاش شریک میشدم تو بازی تا بهونه نگیره نزدیک ظهر هم با باباش بردیمش با ماشین دورش دادیم و اومدیم خونه همه چی خوب بود تا اینکه شب برق قطع شد مهدیار هم که بشدت از تاریکی متنفره و غر میزنه به خاطر همین نزدیکی خونمون مراسم شبیه خوانی بود رفتیم اونجا بعد با بچه ها کلی بازی و بدوبدو کرد تا خسته شدو خوابش برد تا الآنم که خوابه و خدارو شکر مشکلی ندارن
در کل مرحله سختی نبود واسه مهدیار امیدوارم واسه همه ی بچه ها آسون بگذره
۱۴۰۴/۵/۱۵
مامان نی نی🤰🏻👩🏻‍🍼🧚 مامان نی نی🤰🏻👩🏻‍🍼🧚 ۱ سالگی
خب بیاید از تجربه واکسن ۱۸ ماهگی بگم بهتون
من دیروز یعنی دوشنبه ساعت ۹ صبح براش زدم تا شب تب نداشت
شب تب خفیف کرد تا ۳۸ رفت که با سوسپانسیون پاراکید کنترل شد😌
اصلا اونجوری که ازش میگفتن ترس نداشت مثل بقیه ی واکسنا بود
با این تفاوت که پا درد داشت و چون راه میرن تو این سن بخاطر پا درد نمیتونن راه برن بهانه گیر میشن همین که من شوهرم بغلش میکرد بیرون میبرد و با ماشین بردیم دورش زدیم که هم بهانه نگیره هم حوصلش سر نره🤌
چند تا کار که توصیه میکنم بهتون اینه که
به محض واکسن زدن بعدش تا میتونید راه ببرید که مواد واکسن پخش شه
آب هندوانه تب بر طبیعیه من هندونه خریدم تو مخلوط کن ریختم آبشو گذاشتم یخچال تند تند بهش میدادم یه پارچ رو یه روزه خورد و این باعث شد کمک کنه تبش هم بالا نره🍉
مولتی و آهنم تا سه روز نمیدم
حمام هم تا ۷۲ ساعت نباید بره شب قبل واکسن ببریدش
یه اسباب بازی جدیدم بخرید تا میتونید مشغوله کنید به بازی که چون میشینه دائم حوصلش سر نره
بذارید استراحت کنه
امروزم کلا تب نداشت ولی هنوز نمیتونه راه بره


سوالی بود بازم بپرسید💕💋